مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سعید ولایتی فر
امروز اسلام سرمایهای پر ارزش، ایران امیری بزرگ، انقلاب اسلامی پرچمداری شجاع و نظام مُدبری کمنظیر را از دست داد.
این اولین جملات پیام حسن روحانی رییس جمهور ایران در پی درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود.
آری، خبر تایید شد، مرید به مرشد پیوست و سیاستمداری برای تمامی فصول به تاریخ پیوست.
در شب سالگرد شهادت امیر کبیر، سردار سازندگی به لقا الله پیوست در حالی که ناگفتههای بسیاری از انقلاب داشت.
نمیشود از انقلاب اسلامی ایران حرف زد بیانکه از آیت الله هاشمی یادی کرد، نمیشود برگهای تاریخ انقلابمان را ورق زد اما نام آیت الله هاشمی رفسنجانی را ندید، حافظه تاریخ انقلاب بینام او کامل نیست.
مردی قابل انتقاد اما به شدت قابل دفاع که رهبری در توصیفش میگوید هوش وافر و صمیمیت کم نظیر او تکیهگاه مطمئنی برای اینجانب بود، فقدان رفیق دیرین، همسنگر و همگام دوران مبارزات سخت و جانکاه است.
قلب انقلاب شکست و ایران در سوگ فرو رفت.
واژه تسلیت برای نبود آن بزرگ مرد بسیار کوچک است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در سالهای اخیر نگران انحراف مسیر انقلاب از آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی بود و تلاش میکرد تا اشکالات رفتاری را به دست اندرکاران بنمایاند.
او نگران ان بود که انقلاب به دست نااهلان بیفتد و نسل جدید زیباییهای انقلاب را که در آراء مردم و حاکمیت اسلام متجلی میشود نبینند.
آنجا ک احساس میکرد به خطا میرویم هشدار میداد.
دست فرصت طلبان را که در صدد به حاشیه راندن انقلابیون اصیل بودند رو میکرد.
بر مصلحت کشور پافشاری میکرد اگرچه مورد هجوم و تهمتها قرار میگرفت.
آفتها و آسیبها را خوب تشخیص داده و بر آزادی بیان و عدم سختگیری منتقدان تاکید داشت.
نماد اعتدال بود، اعتدالی که امروزه سخت بدان نیازمندیم.
پس از شنیدن خبر درگذشت وی یک حس درماندگی از نداشتن حالت مشخص وجودمان را فرا گرفت.
هر چه که دیدم و خواندم از دیگران که برای درگذشت او نوشتهاند، عدهای تاسف خورده و امیر کبیر خوانده بودنش، عدهای بیتفاوت یا شوکه بودند و انگار عدهای هم از رفتنش شادمان بودند.
دیدن تمام این واکنشها ما را بیشتر از بلاتکلیفی ملتمان آگاه میکند. ما نمیدانیم کسی را دوست داریم؟ از او متنفریم؟ نقد داریم؟ و یا موارد بیشمار دیگر، تنها نمیدانیم.
ما همه در یک نمیدانیم بزرگ زندگی میکنیم در یک «تکلیفمان با خودمان روشن نیست» زیست میکنیم.
ساعاتی میشود که آیت الله هاشمی بار بر دوش نهاده، رفته و دیگر نیست، اما ما ملت از پیشترها بارمان بر دوش به نمیدانیم و نمیتوانیمهای بزرگ زندگی خیره ماندهایم.
آنچه نیک واضح است مطمئنا هیچکس آماده رفتن آیت الله هاشمی نبود، نه خودش، نه مخالفانش، و نه کسانی که به کمک ایشان برای یکپارچگی و سربلندی ایران دلبسته بودند.
شاید هنوز متوجه نیستیم چه کسی را از دست دادهایم، اما زمان که کمی بگذرد احتمالا همه خواهیم فهمید که چه ستون بزرگی از میان ما رخت بر بسته است.
صندوقچه تاریخ و اسرار کشور.... برای همیشه مهر وموم شد...
از پیشگاه حضرت حق امیدواریم که خسارت سنگین فقدان او را با لطف گسترده خویش جبران فرماید.
روحش قرین رحمت و راهش پر رهرو باد.....
امروز اسلام سرمایهای پر ارزش، ایران امیری بزرگ، انقلاب اسلامی پرچمداری شجاع و نظام مُدبری کمنظیر را از دست داد.
این اولین جملات پیام حسن روحانی رییس جمهور ایران در پی درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود.
آری، خبر تایید شد، مرید به مرشد پیوست و سیاستمداری برای تمامی فصول به تاریخ پیوست.
در شب سالگرد شهادت امیر کبیر، سردار سازندگی به لقا الله پیوست در حالی که ناگفتههای بسیاری از انقلاب داشت.
نمیشود از انقلاب اسلامی ایران حرف زد بیانکه از آیت الله هاشمی یادی کرد، نمیشود برگهای تاریخ انقلابمان را ورق زد اما نام آیت الله هاشمی رفسنجانی را ندید، حافظه تاریخ انقلاب بینام او کامل نیست.
مردی قابل انتقاد اما به شدت قابل دفاع که رهبری در توصیفش میگوید هوش وافر و صمیمیت کم نظیر او تکیهگاه مطمئنی برای اینجانب بود، فقدان رفیق دیرین، همسنگر و همگام دوران مبارزات سخت و جانکاه است.
قلب انقلاب شکست و ایران در سوگ فرو رفت.
واژه تسلیت برای نبود آن بزرگ مرد بسیار کوچک است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در سالهای اخیر نگران انحراف مسیر انقلاب از آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی بود و تلاش میکرد تا اشکالات رفتاری را به دست اندرکاران بنمایاند.
او نگران ان بود که انقلاب به دست نااهلان بیفتد و نسل جدید زیباییهای انقلاب را که در آراء مردم و حاکمیت اسلام متجلی میشود نبینند.
آنجا ک احساس میکرد به خطا میرویم هشدار میداد.
دست فرصت طلبان را که در صدد به حاشیه راندن انقلابیون اصیل بودند رو میکرد.
بر مصلحت کشور پافشاری میکرد اگرچه مورد هجوم و تهمتها قرار میگرفت.
آفتها و آسیبها را خوب تشخیص داده و بر آزادی بیان و عدم سختگیری منتقدان تاکید داشت.
نماد اعتدال بود، اعتدالی که امروزه سخت بدان نیازمندیم.
پس از شنیدن خبر درگذشت وی یک حس درماندگی از نداشتن حالت مشخص وجودمان را فرا گرفت.
هر چه که دیدم و خواندم از دیگران که برای درگذشت او نوشتهاند، عدهای تاسف خورده و امیر کبیر خوانده بودنش، عدهای بیتفاوت یا شوکه بودند و انگار عدهای هم از رفتنش شادمان بودند.
دیدن تمام این واکنشها ما را بیشتر از بلاتکلیفی ملتمان آگاه میکند. ما نمیدانیم کسی را دوست داریم؟ از او متنفریم؟ نقد داریم؟ و یا موارد بیشمار دیگر، تنها نمیدانیم.
ما همه در یک نمیدانیم بزرگ زندگی میکنیم در یک «تکلیفمان با خودمان روشن نیست» زیست میکنیم.
ساعاتی میشود که آیت الله هاشمی بار بر دوش نهاده، رفته و دیگر نیست، اما ما ملت از پیشترها بارمان بر دوش به نمیدانیم و نمیتوانیمهای بزرگ زندگی خیره ماندهایم.
آنچه نیک واضح است مطمئنا هیچکس آماده رفتن آیت الله هاشمی نبود، نه خودش، نه مخالفانش، و نه کسانی که به کمک ایشان برای یکپارچگی و سربلندی ایران دلبسته بودند.
شاید هنوز متوجه نیستیم چه کسی را از دست دادهایم، اما زمان که کمی بگذرد احتمالا همه خواهیم فهمید که چه ستون بزرگی از میان ما رخت بر بسته است.
صندوقچه تاریخ و اسرار کشور.... برای همیشه مهر وموم شد...
از پیشگاه حضرت حق امیدواریم که خسارت سنگین فقدان او را با لطف گسترده خویش جبران فرماید.
روحش قرین رحمت و راهش پر رهرو باد.....
ضمن تسلیت صمیمانه، انشالله در جوار ائمه محشور گردند.