اصولگرایان «بویراحمد» به اصول خودشان هم وفادار نماندند

کبنا ؛محمد موسوی
اصولگرایی مطابق تعاریف پایبندی به اصول و ارزش های اسلام و انقلاب است ولی در واقعیت به نظر می رسد اصولگرایی چیزی جزء تشکیلاتی سیاسی حول محور قدرت نیست و وقتی هم از اصول مایه می گذارند و خود را اصولگرا و دیگران فلان و بهمان می خوانند  صرفا برای تخریب گروه مقابل است. انها وقتی پای قدرت به میان می‌آید نه تنها  گروه مقابل را تخریب می‌کنند که به دوستان خودشان هم رحم نمی‌کنند. برای اثبات ادعای بالا بررسی عملکرد اصولگرایان بویراحمد به تنهایی کفایت می‌کند. در بازی دور از اخلاق اصولگرایان بویراحمد بیش از هر اصل اسلامی و اخلاقی انچه نادیده گرفته شد بازی با ابروی «مومن» بود.
اصولگرایان بویراحمد و بویژه تصمیم گیرندگان آنها به راحتی با ابروی هم مسلکان خود بازی کردند و یکی بعد از دیگری دوستانشان را در این ماراتن ناتمام که احتمالا تا بعد از انتخابات ادامه خواهد داشت قربانی بداخلاقی‌ها کردند.
این بداخلاقی‌ها هم هرگز شکل و سیاق سیاسی نداشتند و بیشتر نتیجه‌ی مسائل قومی و عقده‌های شخصی بودند.
در معرفی آخرین گزینه‌ی این طیف یعنی «حبیب‌الله پیشوا» از همان اول حرف و حدیث های زیادی بود و این گزینه ایراداتی هم داشت اما سوال ان است که اگر این ایرادات وجود داشت چرا قبل از معرفی اعمال نشد؟ و یا چرا نیروهایی که میثاق نامه را امضاء کردند به میثاق شان پایبند نماندند؟ و یا همان  ها از جمله اقای هدایتخواه که تا حدودی خبر از نظر مسعود حسینی داشت اجازه داد که این گزینه معرفی شود و حتی پای نامه را امضاء کردند؟
در روزهای اینده باید منتظر ماند و دید که انحصار طلبان این جریان که نمی‌خواهند کسی غیر خودشان باشد چه تصمیمی خواهند گرفت و یا باز هم باید منتظر یک قربانی جدید باشیم؟
در بازی خارج از عرف و اخلاق اصولگرایان بویراحمد و دنا نه تنها با اعتبار گزینه‌ها  از جمله پیشوا که از ثابت قدم‌ترین و با نفوذترین اصولگرایان استان می‌‎باشد، بازی شد که حرمت اعضای شورای حکمیت که دو تن از آنها روحانی بودند نیز نگه داشته نشد.
جالب نقش آفرینی یکی از این اعضا یعنی شیخ صفدر پناهی بود که از هر امکانات و فرصتی استفاده کرد تا هم خود را مطرح کند و هم اردوگاه در هم ریخته ی اصولگرایی را نجات دهد. اما مسعود حسینی و نزدیکانش به او هم رحم نکردند و حالا گفته می‌شود پناهی به کهیگلویه رفته است تا احتمال قوی اصولگرایی در کهگیلویه را به سرنوشت اصولگرایی در بویراحمد مبتلا کند.
اتفاقات اخیر و انصراف پیشوا در زیر فشار طیف حسینی و خلقی پور از ابتدا قابل پیش بینی بود. اگر چه این انصراف نوعی هزینه کردن اعتبار سیاسی پیشوا بود اما او اصطلاحا باز عاقلی کرد و خود را کنار کشید. پیشوا گفته است در خط اصولگرایی خواهد ماند اما بعید است دیگر چون سابق پای رفتارهای این گروه بماند و دلخوری اش همیشه ادامه خواهد داشت.
اصولگرایان باز هم اعلام کرده اند گزینه معرفی خواهند کرد حالا آنها چند مهره سوخته چون خلقی پور، پیوند، جانی پور و پیشوا دارند و چند مهره که پشت پرده ی سهم خواهی بوده اند و دنبال مدیریت فضا به نفع خود هستند و چند مهره بی سر وصدا و دارای پایگاه مردمی که انها هم مخالفت سهم خواهان را در پیش رو دارند.
اصولگرایان باز هم سراغ «هدایتخواه» خواهند رفت و باز هم التماس خواهند کرد اما استاد در اول هفته در دهدشت گفته بود کاندیدای مجلس زیادند و دنبال کار فرهنگی هستم و بسیار بعید است که او بیاید.
مسعود حسینی پشت پرده اکثر اتفاقات ناخوشایند اصولگرایان بوده است وبرخی گمانه ها نشانگر احتمال کاندیداتوری خود اوست ولی او حالا در بین دوستان خود نیز جایگاه قبلی را ندارد و دلخوری ها از او بسیار است. ولی حسینی معرفی شود جای تعجب ندارد.
اما محتمل ترین گزینه برای معرفی در روزهای اینده محمدرضا نیکبخت است او حد و  وسط است و چون اساسا سیاسی نیست احتمال معرفی اش زیاد است اما بعید است تا اخر مورد حمایت باشد و بعید است در نهایت هم بتواند رای خوبی بیاورد نیکبخت حتی از عهده یک سخنرانی ساده بر نمی‌آید.
خرامین و مسعودی اصل دو دانشگاهی این طیف هستند  که مدت‌هاست نسبت به اتفاقات در این جریان سکوت پیشه کرده‌اند. اما هر احتمالی هم وجود دارد یقینا اگر اجماع کامل صورت گیرد آنها بدشان نمی‌آید وارد صحنه شوند ولی بعید است که اجازه دهند چون گزینه‌های قبلی بازی داده شوند. خرامین بعد از هدایتخواه بهترین شرایط رای اوری در این طیف را دارد. معرفی خرامین می‌تواند تا حدی به بازگشت اعتبار این گروه کمک کند. خرامین بر خلاف دیگر چهره‌ها از «پیشوا» حمایت کرد و پشت او را خالی نکرد.
حالا باید به «زارعی» و «دهراب‌پور» حق داد که خود را از این گروه جدا کرده اند و حالا باید باور کرد حرف هایی که در مود خودخواهی بعضی ها در این جریان در گذشته می‌گفتند و می‌گویند.