تاریخ انتشار
يکشنبه ۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۵
کد مطلب : ۴۱۳۲۶۲
پاسخی به مطلب «ذوق زدگی مدیریت دانشگاه یاسوج و چگونگی کسب رتبه دوم دانشگاههای ایران؟!»؛
دانشگاه یاسوج و مدیریت دکتر احمد عریان
سیما کاظم پور
۱
کبنا ؛بعد از انتشار مطلبی با عنوان «ذوق زدگی مدیریت دانشگاه یاسوج و چگونگی کسب رتبه دوم دانشگاههای ایران؟!» به قلم غلامعباس امیدوار، یکی از مخاطبان این پایگاه خبری به آن واکنش نشان داد که از نظر خوانندگان میگذرد؛
اخیراً بعد از اینکه دانشگاه یاسوج توانست در رتبه بندی موسسه جهانی تایمز رتبه دوم کشوری را کسب نماید، برخی این موفقیت را نوعی ذوق زدگی و ساده انگاری مخاطب دانسته و حتی طعنه آمیز پرسیدهاند چگونه دانشگاههای بزرگ کشور از جمله تهران، شریف، فردوسی مشهد، وغیره نتواسته اند چنین رتبه ای کسب نمایند و ضمن انتقاد از شیوه مرسوم دانشگاهها در عدم توجه به مشکلات جامعه ایرانی، چنین رتبه بندیهایی را فاقد ارزش میدانند. این یادداشت مختصر پاسخ به یک فرد خاص و مجادله ای دو طرفه نیست بلکه هدف بیان برخی واقعیتها است تا مخاطب ما بتواند خود در این باره به قضاوت بپردازد. قبل از هرچیز شکی نیست اگر این رتبه بندی اعلام میشد و هیچ نامی از دانشگاه یاسوج در آن نبود، دوباره خیل انتقادات و سیل طعنهها روانه مجموعه دانشگاه بود؛ حال که در این رتبه بندیهای جایگاهی والا دارد، دوباره سعی میشود آن را بی ارزش جلوه داده و حتی آن را به باد انتقاد بگیرند؛ گوئی در این دانشگاه هیچگونه نکته مثبت و یا حرکت قابل قبولی انجام نمیشود که این نوع نگاه یا از بی اطلاعی و ناآگاهی و یا از بی انصافی است.
خوب به یاد داریم که واگذاری سکان مدیریت دانشگاه یاسوج به دکتر احمد عریان در نتیجه حدوث مشکلات متعدد در دانشگاه یاسوج از جمله پررنگ شدن مسائل قومیتی در دانشگاه، استخدامهای بی ضابطه، و اعتراضات مکرری بود که مسوولان کشوری تنها راه درمان را در یک مدیریت غیربومی دیدند و اگر کمی انصاف داشته باشیم احمد عریان از معدود مدیرانی بود که از بدو ورود به استان به مانند سابقه تلخ دیگر دستگاهها همراه با خود کاروانی از دوستان و اقارب را برای تصدی معاونتها و... به همراه نداشت. فردی که با خود کوله باری از تجارب ارزشمند مدیریتی در دیگر دانشگاهای کشور داشت، و سعی نمود تصمیم گیریهای غلط سیاسی، شخصی و قومیتی را از دانشگاه حذف نماید.
برخی دوستان به صراحت در یاددشات های خود اعتراف میکنند دانشگاه یاسوج قبلاً غرق در مسائل طایفه ای و سیاسی بوده است ولی انصافاً بیان کنید که با شروع دوره مدیریتی دکتر احمد عریان تاکنون کدام استخدام بی ضابطه در دانشگاه صورت گرفته است؟ کدام برخورد سیاسی با افراد انجام شده است؟ آیا اکنون حتی یک مصداق ساده میتوان برای برخوردهای قومی و سیاسی در دانشگاه یاسوج یافت؟ آیا غیر از این است که دکتر عریان تاکنون بالاترین ایستادگی در برابر دخالتهای بیرونی در دانشگاه داشتهاند؟ در استان ما که از ابتدا تاکنون همیشه مناسبات قومی و سیاسی تعیین کنده بوده و هست در کدام اقدام مدیریتی احمد عریان این مناسبات غلط دخالت داشته است؟ آیا حتی یک مصداق کوچک برای آن سراغ داریم؟؟ حتی برعکس گذشته، برای اثبات شیوه صحیح مدیریت دانشگاه یاسوج کافی است نگاهی به مجموعه مدیران کنونی دانشگاه یاسوج داشته باشیم که با سلایق مختلف در کنار یکدیگرند. قطعاً هر انسان با انصافی الان با صراحت میتواند اعتراف کند که دانشگاه یاسوج و مجموعه مدیریت آن وابسته به هیچ کدام از نمایندگان استان نبوده و بلکه استقلال خود را حفظ نموده است. بنابراین حتی طرح این اتهام که دانشگاه یاسوج حوزه نفوذ جناب تاجگردون ویا جناب حاج زارع و یا جناب هاشمی است، کاملاً مردود بوده و این ناشی از رویکرد صحیح مدیریت دانشگاه یاسوج در تصمیم گیریها میباشد.
برخی دوستان گلایه دارند که دانشگاه یاسوج درخصوص چاره اندیشی برای حل معظلات استان قصوراتی دارد؛ گویی دانشگاه وظیفه دارد در ادرات مختلف هر هفته حضور پیدا کرده و التماس و خواهش کند که برای حل مشکلات همکاری کنیم؛ قطعاً دستگاههای مختلف وظیفه دارند برای حل مشکلات خود از دانشگاه استمداد کرده و یا درخواست داشته باشند و نه برعکس!! البته جالب است بدانیم که مدیریت جدید دانشگاه یاسوج خود به ناچار پیش دستی کرده و با مراجعه به بخش اعظم سازمانها و مدیران استانی، پیشنهاداتی برای توسعه همکاریها ارائه نمود به شکلی که تعداد قراردادهای منعقده با صنعت از 6 قرارداد در سال 1396 به 51 قرار داد در سال 97 رسید و دکتر عریان نیز صراحتاً بیان نمود که این مقدار راضی کننده نیست و باید به جایگاه بالاتری برسیم. حتی با یک مراجعه ساده به وب سایت دانشگاه یاسوج و یا دیگر سایتهای خبری استان خواهید دید که ریاست دانشگاه یاسوج تاکنون بیش از صدها مرتبه در مصاحبهها و گزارشهای خبری مختلف، از آمادگی و اشتیاق دانشگاه یاسوج برای همکاری موثر با دیگر دستگاههای اجرائی سخن گفته است. همچنین همگان به یاد داریم که در تیرماه گذشته ریاست دانشگاه یاسوج پیشنهاد داد که دبیرخانه دائمی توسعه کهگیلویه و بویراحمد با عنوان خاص و با استفاده از ظرفیتهای ملی و استانی و با مشارکت دانشگاههای استان و حضور نخبگان و شخصیتهای مختلف تشکیل و این پتانسیلها برای بهبود شرایط استان تجمیع و یکپارچه شود. حال چه خوب بود که اقشار فرهیخته ما با قلم رسای خویش سازمانها و مدیران استانی را به نقد بکشانند که چرا در مجموعه مشاورین خود و یا برای حل مشکلات خود از دانشگاه مادر استان کمک نمیخواهید؛ متاسفانه الان وضع به شکل نامعقولی برعکس شده و دانشگاه را مورد هجمه قرار میدهیم که چرا با التماس و خواهش به سراغ مدیران دستگاههای اجرائی برای حل مشکلات آنان نرفتهاید.
نکته دیگر اینکه گاهی برخی دوستان بیان میدارند موسسات بین المللی صرفاً بر اساس شاخص استناد مقالات، به رتبه بندی دانشگاهها میپردازند؛ جواب به این ادعای نادرست با یک جستجوی ساده در شبکه اینترنت و رفتن به وب سایت موسسات رتبه بندی از جمله موسسه تایمز تایمز قابل راست آزمایی است چونکه این موسسه از 5 شاخص کلی و 13 شاخص جزئی استفاده میکند. شایان ذکر است که دانشگاه یاسوج قبلاً نیز در رتبه بندیهای معتبر جهانی دارای دستاوردهای و موفقیتهای مختلفی بوده و موفقیت کنونی، جهشی جدید و پیشرفتی چشمگیر در این رتبه بندیها محسوب میشود. درخصوص برخی گلایها برای چاپ مقالات در ژورنالهای خارجی، خوب است بدانیم که دانشگاه یاسوج و البته همه دانشگاههای ایران تابع سیاستهای کلان وزارت علوم هستند و حتی روند ارزیابی اعضای هیئت علمی، بخش عمده آن بر همین مبنا میباشد. ولی به یاد داشته باشیم حصول این دستاورد در شرایطی انجام گرفت که تحریمهای ظالمانه حتی اجازه انتشارات مقالات اعضای هیئت علمی را نداده و دسترسی اعضا را به منابع اطلاعاتی مسدود مینماید. همچین تامین مایحتاج دانشگاهی از جمله تجهیزات آزمایشگاهی و غیره سخت و گاهی غیرممکن شده و در مواردی که با تلاشهای بسیار صورت میگیرد با هزینههای چند برابری نسبت به گذشته همراه است؛ بنابراین این خود جای بسی خوشحالی است که دانشگاه یاسوج حتی در این شرایط سخت همانند گذشته بتواند جایگاه خود را در میان دانشگاههای معتبر جهان حفظ نماید.
بعضی در یادداشتهای خود ادعا دارند دانشگاه یاسوج فارغ التحصیلان خود را به عنوان عضو هیئت علمی قبول ندارد و حتی در کمال تعجب ادعا شده در زمان دکتر عریان این رویکرد تقویت شده است؛ موضوعی که با سند ومدرک به راحتی قابل اثبات است والبته متعجبیم این اظهار نظر چقدر ناشی از عدم آگاهی است؛ آیا واقعاً نمیدانیم که همه دانشگاههای ایران برای استخدام عضو جدید هیئت علمی باید به صورت متمرکز از طریق فراخوان کشوری – تاکید میشود همه دانشگاههای ایران از طریق فراخوان کشوری- اعلام نیاز نموده و سپس این افراد با حضور در مصاحبه علمی مدارک خود را برای ارزیابی تحویل دهند. این ارزیابی نیز برای همه دانشگاههای ایران معیارهای هماهنگ و ثابتی دارد از جمله ارزیابی سابقه آموزشی شامل معدل مقاطع مختلف، تعداد سنوات و...، سابقه پژوهشی شامل مقالات، اثار ترجمه ای و تالیفی، طرحهای پژوهشی و...، ونیز ارزیابی علمی در مصاحبه حضوری. حتی طبق برنامه هماهنگ وزارت علوم، همه متقاضیان ملزم به حضور در کارگروه صلاحیت عمومی هستند. این شیوه کاری نه به شکل اختیاری بلکه برای همه دانشگاههای ایران الزام آور بوده و تمامی فرایند آن توسط سازمان مرکزی در وزارت عتف اعلام، انجام، و حتی نظارت میشود و دانشگاهها فقط مجری دستورات وزارتی بوده و اطلاعات افراد را گردآوری، ارزیابی و ثبت مینماید؛ حالا چرا ما بر اساس اطلاعات نادرست - که شرعاً و قانونا در برابر آن مسوولیم- ادعا کنیم دانشگاه یاسوج فارغ التحصیلان خود را به عنوان هیئت علمی قبول ندارد؟؟ چه فارغ التحصیلان دانشگاه یاسوج، چه فارغ التحصیل دانشگاه تهران و چه شریف و چه فارغ التحصیل دانشگاه MIT برای عضویت در هیئت علمی دانشگاههای ایران طبق برنامه وزارت علوم ملزم به شرکت در فراخوان کشوری و ورود به یک عرصه رقابت عادلانه در شاخصهای هماهنگ ملی هستند و هر فردی که امتیازات بیشتری از این ارزابی ها کسب نماید در اولویت قرار میگیرد.
دکتر احمد عریان از لحاظ شخصیتی انسانی وارسته، قانونمند، علمی، دغدغه مند، پرجنب و جوش، وحتی درسال جاری به عنوان استاد نمونه کشوری توسط وزارت علوم انتخاب گردید و از جمله اقدامات دوره مدیریتی یکسال و نیم وی: راه اندازی باغ گیاهان داروئی، توسعه چشمگیر کرسیهای نظریه پردازی در دانشگاه، پذیرش دانشجویان غیر ایرانی در دانشگاه یاسوج، راه اندازی رشتههای جدید در دانشگاه یاسوج، راه اندازی اولین دورههای پسادکتری در دانشگاه یاسوج، امضای تفاهم نامه همکاری با دانشگاههای معتبر جهان، راه اندازی و تقویت مرکز آموزشهای تخصصی آزاد و مجازی دانشگاه، انعقاد و اجرائی نمودن تفاهم نامههای متعدد با دستگاهای مختلف اجرائی استان، احداث و راه اندازی ایستگاه آموزشی تحقیقاتی زراعی و دامی، تفاهم نامه بورسیه دانشجویان دانشگاه یاسوج با موسسات بیرونی، تفاهم نامه برای راه اندازی و همکاری در چهارچوب کلینیک صنعت و معدن در دانشگاه یاسوج، اصلاحات متعدد ساختاری در دانشگاه یاسوج، اصلاح و ایجاد زیرساختهای متعدد عمرانی در دانشگاه یاسوج و در دانشکدههای اقماری آن از جمله دانشکده نفت و گاز گچساران و دانشکده صنعت و معدن چرام، و دیگر اقدامات متعدد به طوری که در مرداد ماه 98 در نتیجه همین تلاشهای دکتر عریان برای ارتقای کیفی فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و کمک به حل معضلات استان، طی نامه کتبی از سوی جناب آقای دکتر منصور غلامی وزیر علوم مورد تقدیر قرار گرفت.
- واما نکته پایان انتظار داریم توجه شود که بخش اعظمی از رشتههای دانشگاه یاسوج عمری کمتر از یک دهه دارند و حتی برخی رشتههای آن در چهار و یا پنج سال اخیر راه اندازی شدهاند بنابراین مقایسه آن با دانشگاه تهران که تاسیس آن به سال 1313 ویا حتی قبل از به سال 1305 بر میگردد نادرست میباشد. حتی اگر درخصوص دیگر مسائل مانند میزان اعتبارات بودجه ای، امکانات دانشگاهی، و... دانشگاه تهران، اصفهان، فردوسی را با دانشگاه یاسوج مقایسه کنیم، قطعاً نوعی قیاس مع الفارق میباشد؛ آن دانشگاهها به مدد گذشته و سابقه خود دارای اعتبارات کلان، امکانات دانشگاهی وافر، و حتی زیرساختهای لازم میباشند درحالیکه دانشگاه یاسوج از طرف ما بی مهرهیهای فراوان دیده است؛ مثلاً نهضت آسفالت همه شهر را فرا می گرد و لی دو خیابان منتهی به دانشگاه یاسوج به آن توجهی نمیشود! واگذاری زمینهای اطراف شهر برای تعاونیهای مسکن کارمندان همه سازمانها و ادارت استان انجام میشود ولی دانشگاه یاسوج هنوز برای راه اندازی شهرک اساتید هیچ همکاری با آن صورت نمیگیرد!! دانشگاه یاسوج هنوز برای خرید زمینهای اطراف خود و توسعه زیرساختها با مشکلاتی روبه روست!! دانشگاه یاسوج برای خرید مزارع تحقیقاتی در اطراف این شهر با مشکلات متعدد رو به رو میشود!! دانشگاه یاسوج وقتی یک دانشجو در آن کوچکترین خطا و یا گفتار ناثوابی دارد از هزاران تریبون و اعلامیه مورد حمله قرار میگیرد ولی در هنگام اعلام موفقیتهایش همه یا سکوت میکنند و یا آن را خدشه دار، میکنند!! اما حال که بنابر تعبیر زیبای استاندار محترم استان، خبر مسرتبخش و غرورآفرین معرفی دانشگاه یاسوج به عنوان دومین دانشگاه برتر کشور، نام استان تاریخساز و غیرتمند کهگیلویه و بویراحمد را در دنیای علم و دانش طنینانداز نمود، و حال آنکه مدیریت دانشگاه یاسوج به هیچ قبیله ای، به هیچ نمایندهای، به هیچ جریان سیاسی، و به هیچ شخصی وابستگی ندارد به جای آنکه تهدید کنیم در یادداشتهای دیگر با عناوین فلان و فلان به نقد این دانشگاه میپردازیم، اجازه دهیم دانشگاه مادر استان چند صباحی با همین انضباط و آرامش کنونی خود طی مسیر نماید.
-----------------------------------------------------------
سیما کاظم پور؛ دانش آموخته دانشگاه یاسوج
اخیراً بعد از اینکه دانشگاه یاسوج توانست در رتبه بندی موسسه جهانی تایمز رتبه دوم کشوری را کسب نماید، برخی این موفقیت را نوعی ذوق زدگی و ساده انگاری مخاطب دانسته و حتی طعنه آمیز پرسیدهاند چگونه دانشگاههای بزرگ کشور از جمله تهران، شریف، فردوسی مشهد، وغیره نتواسته اند چنین رتبه ای کسب نمایند و ضمن انتقاد از شیوه مرسوم دانشگاهها در عدم توجه به مشکلات جامعه ایرانی، چنین رتبه بندیهایی را فاقد ارزش میدانند. این یادداشت مختصر پاسخ به یک فرد خاص و مجادله ای دو طرفه نیست بلکه هدف بیان برخی واقعیتها است تا مخاطب ما بتواند خود در این باره به قضاوت بپردازد. قبل از هرچیز شکی نیست اگر این رتبه بندی اعلام میشد و هیچ نامی از دانشگاه یاسوج در آن نبود، دوباره خیل انتقادات و سیل طعنهها روانه مجموعه دانشگاه بود؛ حال که در این رتبه بندیهای جایگاهی والا دارد، دوباره سعی میشود آن را بی ارزش جلوه داده و حتی آن را به باد انتقاد بگیرند؛ گوئی در این دانشگاه هیچگونه نکته مثبت و یا حرکت قابل قبولی انجام نمیشود که این نوع نگاه یا از بی اطلاعی و ناآگاهی و یا از بی انصافی است.
خوب به یاد داریم که واگذاری سکان مدیریت دانشگاه یاسوج به دکتر احمد عریان در نتیجه حدوث مشکلات متعدد در دانشگاه یاسوج از جمله پررنگ شدن مسائل قومیتی در دانشگاه، استخدامهای بی ضابطه، و اعتراضات مکرری بود که مسوولان کشوری تنها راه درمان را در یک مدیریت غیربومی دیدند و اگر کمی انصاف داشته باشیم احمد عریان از معدود مدیرانی بود که از بدو ورود به استان به مانند سابقه تلخ دیگر دستگاهها همراه با خود کاروانی از دوستان و اقارب را برای تصدی معاونتها و... به همراه نداشت. فردی که با خود کوله باری از تجارب ارزشمند مدیریتی در دیگر دانشگاهای کشور داشت، و سعی نمود تصمیم گیریهای غلط سیاسی، شخصی و قومیتی را از دانشگاه حذف نماید.
برخی دوستان به صراحت در یاددشات های خود اعتراف میکنند دانشگاه یاسوج قبلاً غرق در مسائل طایفه ای و سیاسی بوده است ولی انصافاً بیان کنید که با شروع دوره مدیریتی دکتر احمد عریان تاکنون کدام استخدام بی ضابطه در دانشگاه صورت گرفته است؟ کدام برخورد سیاسی با افراد انجام شده است؟ آیا اکنون حتی یک مصداق ساده میتوان برای برخوردهای قومی و سیاسی در دانشگاه یاسوج یافت؟ آیا غیر از این است که دکتر عریان تاکنون بالاترین ایستادگی در برابر دخالتهای بیرونی در دانشگاه داشتهاند؟ در استان ما که از ابتدا تاکنون همیشه مناسبات قومی و سیاسی تعیین کنده بوده و هست در کدام اقدام مدیریتی احمد عریان این مناسبات غلط دخالت داشته است؟ آیا حتی یک مصداق کوچک برای آن سراغ داریم؟؟ حتی برعکس گذشته، برای اثبات شیوه صحیح مدیریت دانشگاه یاسوج کافی است نگاهی به مجموعه مدیران کنونی دانشگاه یاسوج داشته باشیم که با سلایق مختلف در کنار یکدیگرند. قطعاً هر انسان با انصافی الان با صراحت میتواند اعتراف کند که دانشگاه یاسوج و مجموعه مدیریت آن وابسته به هیچ کدام از نمایندگان استان نبوده و بلکه استقلال خود را حفظ نموده است. بنابراین حتی طرح این اتهام که دانشگاه یاسوج حوزه نفوذ جناب تاجگردون ویا جناب حاج زارع و یا جناب هاشمی است، کاملاً مردود بوده و این ناشی از رویکرد صحیح مدیریت دانشگاه یاسوج در تصمیم گیریها میباشد.
برخی دوستان گلایه دارند که دانشگاه یاسوج درخصوص چاره اندیشی برای حل معظلات استان قصوراتی دارد؛ گویی دانشگاه وظیفه دارد در ادرات مختلف هر هفته حضور پیدا کرده و التماس و خواهش کند که برای حل مشکلات همکاری کنیم؛ قطعاً دستگاههای مختلف وظیفه دارند برای حل مشکلات خود از دانشگاه استمداد کرده و یا درخواست داشته باشند و نه برعکس!! البته جالب است بدانیم که مدیریت جدید دانشگاه یاسوج خود به ناچار پیش دستی کرده و با مراجعه به بخش اعظم سازمانها و مدیران استانی، پیشنهاداتی برای توسعه همکاریها ارائه نمود به شکلی که تعداد قراردادهای منعقده با صنعت از 6 قرارداد در سال 1396 به 51 قرار داد در سال 97 رسید و دکتر عریان نیز صراحتاً بیان نمود که این مقدار راضی کننده نیست و باید به جایگاه بالاتری برسیم. حتی با یک مراجعه ساده به وب سایت دانشگاه یاسوج و یا دیگر سایتهای خبری استان خواهید دید که ریاست دانشگاه یاسوج تاکنون بیش از صدها مرتبه در مصاحبهها و گزارشهای خبری مختلف، از آمادگی و اشتیاق دانشگاه یاسوج برای همکاری موثر با دیگر دستگاههای اجرائی سخن گفته است. همچنین همگان به یاد داریم که در تیرماه گذشته ریاست دانشگاه یاسوج پیشنهاد داد که دبیرخانه دائمی توسعه کهگیلویه و بویراحمد با عنوان خاص و با استفاده از ظرفیتهای ملی و استانی و با مشارکت دانشگاههای استان و حضور نخبگان و شخصیتهای مختلف تشکیل و این پتانسیلها برای بهبود شرایط استان تجمیع و یکپارچه شود. حال چه خوب بود که اقشار فرهیخته ما با قلم رسای خویش سازمانها و مدیران استانی را به نقد بکشانند که چرا در مجموعه مشاورین خود و یا برای حل مشکلات خود از دانشگاه مادر استان کمک نمیخواهید؛ متاسفانه الان وضع به شکل نامعقولی برعکس شده و دانشگاه را مورد هجمه قرار میدهیم که چرا با التماس و خواهش به سراغ مدیران دستگاههای اجرائی برای حل مشکلات آنان نرفتهاید.
نکته دیگر اینکه گاهی برخی دوستان بیان میدارند موسسات بین المللی صرفاً بر اساس شاخص استناد مقالات، به رتبه بندی دانشگاهها میپردازند؛ جواب به این ادعای نادرست با یک جستجوی ساده در شبکه اینترنت و رفتن به وب سایت موسسات رتبه بندی از جمله موسسه تایمز تایمز قابل راست آزمایی است چونکه این موسسه از 5 شاخص کلی و 13 شاخص جزئی استفاده میکند. شایان ذکر است که دانشگاه یاسوج قبلاً نیز در رتبه بندیهای معتبر جهانی دارای دستاوردهای و موفقیتهای مختلفی بوده و موفقیت کنونی، جهشی جدید و پیشرفتی چشمگیر در این رتبه بندیها محسوب میشود. درخصوص برخی گلایها برای چاپ مقالات در ژورنالهای خارجی، خوب است بدانیم که دانشگاه یاسوج و البته همه دانشگاههای ایران تابع سیاستهای کلان وزارت علوم هستند و حتی روند ارزیابی اعضای هیئت علمی، بخش عمده آن بر همین مبنا میباشد. ولی به یاد داشته باشیم حصول این دستاورد در شرایطی انجام گرفت که تحریمهای ظالمانه حتی اجازه انتشارات مقالات اعضای هیئت علمی را نداده و دسترسی اعضا را به منابع اطلاعاتی مسدود مینماید. همچین تامین مایحتاج دانشگاهی از جمله تجهیزات آزمایشگاهی و غیره سخت و گاهی غیرممکن شده و در مواردی که با تلاشهای بسیار صورت میگیرد با هزینههای چند برابری نسبت به گذشته همراه است؛ بنابراین این خود جای بسی خوشحالی است که دانشگاه یاسوج حتی در این شرایط سخت همانند گذشته بتواند جایگاه خود را در میان دانشگاههای معتبر جهان حفظ نماید.
بعضی در یادداشتهای خود ادعا دارند دانشگاه یاسوج فارغ التحصیلان خود را به عنوان عضو هیئت علمی قبول ندارد و حتی در کمال تعجب ادعا شده در زمان دکتر عریان این رویکرد تقویت شده است؛ موضوعی که با سند ومدرک به راحتی قابل اثبات است والبته متعجبیم این اظهار نظر چقدر ناشی از عدم آگاهی است؛ آیا واقعاً نمیدانیم که همه دانشگاههای ایران برای استخدام عضو جدید هیئت علمی باید به صورت متمرکز از طریق فراخوان کشوری – تاکید میشود همه دانشگاههای ایران از طریق فراخوان کشوری- اعلام نیاز نموده و سپس این افراد با حضور در مصاحبه علمی مدارک خود را برای ارزیابی تحویل دهند. این ارزیابی نیز برای همه دانشگاههای ایران معیارهای هماهنگ و ثابتی دارد از جمله ارزیابی سابقه آموزشی شامل معدل مقاطع مختلف، تعداد سنوات و...، سابقه پژوهشی شامل مقالات، اثار ترجمه ای و تالیفی، طرحهای پژوهشی و...، ونیز ارزیابی علمی در مصاحبه حضوری. حتی طبق برنامه هماهنگ وزارت علوم، همه متقاضیان ملزم به حضور در کارگروه صلاحیت عمومی هستند. این شیوه کاری نه به شکل اختیاری بلکه برای همه دانشگاههای ایران الزام آور بوده و تمامی فرایند آن توسط سازمان مرکزی در وزارت عتف اعلام، انجام، و حتی نظارت میشود و دانشگاهها فقط مجری دستورات وزارتی بوده و اطلاعات افراد را گردآوری، ارزیابی و ثبت مینماید؛ حالا چرا ما بر اساس اطلاعات نادرست - که شرعاً و قانونا در برابر آن مسوولیم- ادعا کنیم دانشگاه یاسوج فارغ التحصیلان خود را به عنوان هیئت علمی قبول ندارد؟؟ چه فارغ التحصیلان دانشگاه یاسوج، چه فارغ التحصیل دانشگاه تهران و چه شریف و چه فارغ التحصیل دانشگاه MIT برای عضویت در هیئت علمی دانشگاههای ایران طبق برنامه وزارت علوم ملزم به شرکت در فراخوان کشوری و ورود به یک عرصه رقابت عادلانه در شاخصهای هماهنگ ملی هستند و هر فردی که امتیازات بیشتری از این ارزابی ها کسب نماید در اولویت قرار میگیرد.
دکتر احمد عریان از لحاظ شخصیتی انسانی وارسته، قانونمند، علمی، دغدغه مند، پرجنب و جوش، وحتی درسال جاری به عنوان استاد نمونه کشوری توسط وزارت علوم انتخاب گردید و از جمله اقدامات دوره مدیریتی یکسال و نیم وی: راه اندازی باغ گیاهان داروئی، توسعه چشمگیر کرسیهای نظریه پردازی در دانشگاه، پذیرش دانشجویان غیر ایرانی در دانشگاه یاسوج، راه اندازی رشتههای جدید در دانشگاه یاسوج، راه اندازی اولین دورههای پسادکتری در دانشگاه یاسوج، امضای تفاهم نامه همکاری با دانشگاههای معتبر جهان، راه اندازی و تقویت مرکز آموزشهای تخصصی آزاد و مجازی دانشگاه، انعقاد و اجرائی نمودن تفاهم نامههای متعدد با دستگاهای مختلف اجرائی استان، احداث و راه اندازی ایستگاه آموزشی تحقیقاتی زراعی و دامی، تفاهم نامه بورسیه دانشجویان دانشگاه یاسوج با موسسات بیرونی، تفاهم نامه برای راه اندازی و همکاری در چهارچوب کلینیک صنعت و معدن در دانشگاه یاسوج، اصلاحات متعدد ساختاری در دانشگاه یاسوج، اصلاح و ایجاد زیرساختهای متعدد عمرانی در دانشگاه یاسوج و در دانشکدههای اقماری آن از جمله دانشکده نفت و گاز گچساران و دانشکده صنعت و معدن چرام، و دیگر اقدامات متعدد به طوری که در مرداد ماه 98 در نتیجه همین تلاشهای دکتر عریان برای ارتقای کیفی فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و کمک به حل معضلات استان، طی نامه کتبی از سوی جناب آقای دکتر منصور غلامی وزیر علوم مورد تقدیر قرار گرفت.
- واما نکته پایان انتظار داریم توجه شود که بخش اعظمی از رشتههای دانشگاه یاسوج عمری کمتر از یک دهه دارند و حتی برخی رشتههای آن در چهار و یا پنج سال اخیر راه اندازی شدهاند بنابراین مقایسه آن با دانشگاه تهران که تاسیس آن به سال 1313 ویا حتی قبل از به سال 1305 بر میگردد نادرست میباشد. حتی اگر درخصوص دیگر مسائل مانند میزان اعتبارات بودجه ای، امکانات دانشگاهی، و... دانشگاه تهران، اصفهان، فردوسی را با دانشگاه یاسوج مقایسه کنیم، قطعاً نوعی قیاس مع الفارق میباشد؛ آن دانشگاهها به مدد گذشته و سابقه خود دارای اعتبارات کلان، امکانات دانشگاهی وافر، و حتی زیرساختهای لازم میباشند درحالیکه دانشگاه یاسوج از طرف ما بی مهرهیهای فراوان دیده است؛ مثلاً نهضت آسفالت همه شهر را فرا می گرد و لی دو خیابان منتهی به دانشگاه یاسوج به آن توجهی نمیشود! واگذاری زمینهای اطراف شهر برای تعاونیهای مسکن کارمندان همه سازمانها و ادارت استان انجام میشود ولی دانشگاه یاسوج هنوز برای راه اندازی شهرک اساتید هیچ همکاری با آن صورت نمیگیرد!! دانشگاه یاسوج هنوز برای خرید زمینهای اطراف خود و توسعه زیرساختها با مشکلاتی روبه روست!! دانشگاه یاسوج برای خرید مزارع تحقیقاتی در اطراف این شهر با مشکلات متعدد رو به رو میشود!! دانشگاه یاسوج وقتی یک دانشجو در آن کوچکترین خطا و یا گفتار ناثوابی دارد از هزاران تریبون و اعلامیه مورد حمله قرار میگیرد ولی در هنگام اعلام موفقیتهایش همه یا سکوت میکنند و یا آن را خدشه دار، میکنند!! اما حال که بنابر تعبیر زیبای استاندار محترم استان، خبر مسرتبخش و غرورآفرین معرفی دانشگاه یاسوج به عنوان دومین دانشگاه برتر کشور، نام استان تاریخساز و غیرتمند کهگیلویه و بویراحمد را در دنیای علم و دانش طنینانداز نمود، و حال آنکه مدیریت دانشگاه یاسوج به هیچ قبیله ای، به هیچ نمایندهای، به هیچ جریان سیاسی، و به هیچ شخصی وابستگی ندارد به جای آنکه تهدید کنیم در یادداشتهای دیگر با عناوین فلان و فلان به نقد این دانشگاه میپردازیم، اجازه دهیم دانشگاه مادر استان چند صباحی با همین انضباط و آرامش کنونی خود طی مسیر نماید.
-----------------------------------------------------------
سیما کاظم پور؛ دانش آموخته دانشگاه یاسوج
ان شالله مزد زحمات خودتون رو بگیرید !!
یه جایی فرمودید عمر برخی رشته ها در دانشگاه یاسوج کمتر از ده سال و حتی کمتر از ۵ سال می باشد . حالا سوال اینه چطور با این عمر کم به چنین شکوفایی رسیدن که رتبه جهانی کسب میکنن؟
دانشگاهی که تا چند مدت پیش محل سکونت طایفهای خاص یا طوایف خاص و یا حتی خانواده های خاص بود، چطور فرصت کرد زمینه کسب چنین رتبه ای را فراهم نماید؟
طوری از جذب هیات علمی صحبت کردید که انگار ما از مسائل بی خبریم. نیاز نیست از بخشنامه و قانون صحبت نمایید، بهتره اون چیزی که در عمل اتفاق میفته رو بفرمایید. ما ک میدونیم در عمل چه اتفاقاتی میفته.
خداروشکر ارشد از یکی از دانشگاه های معتبر ایران گرفتم تا حداقل متوجه فجایعی که در دانشگاه های ایران رخ میده باشم. یادداشت شما نمیتونه ذهنیت ما رو تغیبر بده .
ما واقعیت ها رو با تمام وجود دیدیم، لمس کردیم و تجربه کردیم.
استانی که محروم، مظلوم و در تسخیر مسائل قومی قبیله ای است، قطعا دانشگاه قوی هم نخواهد داشت(آنهم دانشگاهی که تا دیروز غرق در مسائل قومی و قبیله ای بود). حالا شما هی آمار بدید و پیاز داغ بزنید.
انواع رتبه بندی و انواع موسسات رتبه بندی داریم.
بستگی داره رتبه بندی براساس چه معیار و شاخص هایی باشه.