کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت|

آزادگی و عزت در فرهنگ عاشورا

بهروز دانشور

16 شهريور 1398 ساعت 13:59

شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ما است، پرنده‌ای که دو بال دارد یک بال سبز و یک بال‌سرخ، بال سبز همان مهدویت و عدالت‌خواهی اوست، چون شیعه در انتظار عدالت به سر می‌برد و بال‌سرخ شیعه همان شهادت‌طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده است.


عزت در لغت به معنای شکست‌ناپذیری و حالتی که مانع مغلوب شدن انسان می‌شود، در اصل از «ارض عزاز» یعنی زمین محکم و نفوذناپذیر گرفته‌شده است، به‌عبارت‌دیگر زمینی که آب نمی‌تواند در آن نفوذ و بر آن مسلط شود. عزت و ذلت دو لغت متضاد هستند، همه افراد بشر از واژه عزت و معنای آن لذت برده و دوست دارند در خانواده، اجتماع و دنیا باعزت باشند. در مقابل با شنیدن واژه ذلت و تأمل در مفهوم آن از این‌که شاید روزی به چنین سرنوشتی دچار شوند احساس وحشت می‌کنند. عزت حالتی روحی در انسان است که مانع شکست خوردن وی می‌شود، به‌عبارت‌دیگر عزت مفهوم برتری و شکست‌ناپذیری دارد. بدین ترتیب در لغت عزت غلبه و برتری نهفته است. اگر این عزت اصالت موضوع داشته باشد چنانچه در خداوند است، قدرت بلامنازع خواهد بود، لذا در قران مجید آیه ۱۳۹ سوره نساء آمده است «فان العزه لله جمیعا» بدون تردید تمام عزت نزد خداوند است، اگر دیگران از نعمت عزت برخوردار می‌باشند ناشی از ارتباط این افراد با خداوند متعال است. اینکه امام حسین (ع) سالار شهیدان در دعای عرفه می‌فرمایند «انت الذی اعززت» ای خدای من تنها تو ای که عزت داده‌ای، اشاره به جستجوی عزت در ارتباط و پیوند باخدا دارد. عزت در دیدگاه امام حسین (ع) غایتی است که میل به آن ارزش ایثار و کشته شدن درراه آن را دارد، در همین رابطه آن حضرت می‌فرمایند «موت فی عز خیر من حیات فی ذل» مرگ درراه رسیدن به عزت از زندگی با ذلت بالاتر و برتر است. دودمان بنی‌امیه قصد داشتند ذلت بیعت با خویش را به هر نحو ممکن و حتی با استفاده از قوه‌ی قهریه بر آل محمد تحمیل کنند، در همین راستا با مرگ معاویه و آغاز خلافت یزید فرزند ایشان، یزید به ولید بن عتبه والی مدینه که برادرزاده معاویه بود نامه نوشت و دستور داد به‌محض دریافت نامه از حسین بن علی (ع) برای او بیعت بگیرد و اگر حسین (ع) نپذیرفت گردنش را بزند. بیعت گرفتن از امام حسین (ع) برای ولید بسیار سخت بود، پس از مشورت با مروان بن حکم، امام حسین (ع) را احضار نمود. آن حضرت به دارالاماره وارد شدند، درحالی‌که مروان نزد ولید بود. ولید نامه یزید را به‌قصد بیعت برای امام قرائت کرد، حضرت در پاسخ فرمودند «ما کنت ابایع لیزید» من هرگز با یزید بیعت نخواهم کرد و دارالاماره را ترک نمود. والی مدینه روز بعد از ملاقات با امام (ع) مأموران خویش را به منزل امام فرستاد تا پاسخ ایشان را دریافت کند. امام به درخواست ولید پاسخ منفی داد و ضمن وداع جان‌سوز با حرم پیامبر (ص) تصمیم به خروج از مدینه گرفت. اباعبدالله (ع) ۲۸ رجب یا به روایتی دیگر سوم شعبان سال ۶۰ هجری از مدینه عازم مکه گردید. حضرت با ورود به مکه مورد استقبال گرم مردم قرار گرفت و بعد از چهار ماه و پنج روز اقامت در مکه به دعوت مردم کوفه و در راستای آزادگی و عزت طلبی پس از ایراد خطابه پرشور با تأکید بر آمادگی برای پذیرش شهادت در هشتم ذی‌حجه سال ۶۰ هجری عازم کربلا شد. در مسیر مکه تا کربلا در ناحیه صفاح، فرزدق شاعر معروف به ملاقات با امام شرفیاب شد، امام به او فرمودند از اوضاع مردم عراق بگو، در پاسخ عرض کرد از مرد آگاهی سؤال فرمودی «قلوب الناس معک وسیوفهم مع بنی‌امیه» دل‌های مردم با شما و شمشیرهای آن‌ها با بنی‌امیه است. امام فرمود «ما اشک فی انک صادق» در اینکه تو راست‌گو هستی تردید ندارم. روز ۲۷ ذی‌حجه امام (ع) وارد منزل «ذوحسم» شدند که حر بن یزید ریاحی با هزار نفر نیروی نظامی سر راه ایشان قرار گرفت. بعد از خطبه مختصر امام خطاب به لشکریان حر و گفتگوی طرفین حر خطاب به امام گفت ما مأموریت داریم به‌محض اینکه روبرو شدیم شما را نزد عبیدالله بن زیاد ببریم. خوارزمی می‌گوید امام حسین (ع) لبخندی زد و فرمود «الموت ادنی من ذالک» مرگ به تو از این پیشنهاد نزدیک‌تر است. در همین منزل ذوحسم امام در بخشی از خطبه خود خطاب به لشکریان حر فرمودند «الا ترون الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهی، لیرغب المومن فی لقاالله » مگر نمی‌بینید که به‌حق عمل نمی‌شود و از باطل دوری نمی‌شود؟ در این حال مؤمن باید راغب لقای حق باشد. این‌چنین است که سیدالشهدا در روز عاشورا، هنگامه جهاد خونین و موقعی که در محاصره کامل لشکر تباهی و پلیدی قرار داشت، وقتی پیشنهاد بیعت با یزید را مطرح کردند، اوج آزادگی، صلابت، شجاعت، کرامت و عزت انسانی را نشان داد و فرمودند «والله لا اعطیکم بیدی اعطاءالذلیل ولا افر فرار العبید » سوگند به پروردگار هیچ‌گاه دستم را همانند دست افراد ذلیل و زبون به شما نمی‌دهم و همچون بردگان از مقابل شما فرار نمی‌کنم. اینکه می‌بینیم در سال‌های اخیر فرانسیس فوکویاما پژوهشگر و نظریه‌پرداز تبعه آمریکا و ژاپنی اصل در کنفرانس بازشناسی هویت شیعه می‌گوید «شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ما است، پرنده‌ای که دو بال دارد یک بال سبز و یک بال‌سرخ، بال سبز همان مهدویت و عدالت‌خواهی اوست، چون شیعه در انتظار عدالت به سر می‌برد و بال‌سرخ شیعه همان شهادت‌طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده است » نتیجه و ناشی از روح آزادگی و عزت طلبی در فرهنگ عاشورا و قیام جاودانه اباعبدالله الحسین (ع) می‌باشد.


کد مطلب: 412527

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/412527/آزادگی-عزت-فرهنگ-عاشورا

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1