تاریخ انتشار
يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۴۲
کد مطلب : ۴۱۲۱۹۵
تحرکات و فعالیتهای انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد (بخش نوزدهم)
تهراننشینان در کهگیلویه
۳
کبنا ؛گروه سیاسی کبنا؛ در حوزه انتخابیه کهگیلویه برخی محافل نزدیک به نیروهای مستقر در شهرستان حساسیت ویژهای بر روی چهرههای که در تهران حضور دارند و احتمال کاندیداتوری آنها در کهگیلویه میرود ایجاد میکنند تا بدین طریق برخی رقیبان را از صحنه خارج کنند.
استدلال ضعیف این گروه برای این موضوع نیز آن است که کسی که در کنار مردم نیست و در شادی و شیون آنها حضور ندارد هیچ حقی برای شرکت در انتخابات ندارد. درحالیکه این نیروها متعلق به همین شهرستان هستند و معمولاً کار مدیریتی و سیاسی را از همین شهرستان شروع کردهاند و بعدها به جهت برخی روابط سیاسی و اداری ارتقا گرفتهاند و به تهران منتقلشدهاند که برخی از آنها در تهران سوابق خوبی نیز در کارنامه دارند.
این نوع از برخورد با این موضوع بیشتر مربوط به جریان اصلاحطلب است چراکه در جریان اصولگرا کمتر شرایطی پیشآمده است که صحبت حضور یک نیرو از تهران در اینجا به میان آمده باشد.
بخشی از مخالفتها در میان اصلاحطلبآنکهگیلویه ناشی از همان دوقطبی شدیدی است که وجود دارد و اکثر جوانان و فعالین در این شهرستان در این دو طیف تقسیمشدهاند و اجازه ورود نیروی جدیدی حتی اگر منتسب به یک از این دو نباشد را نمیدهند.
در انتخابات اخیر مجلس معمولاً صحبتها و گمانههایی از حضور برخی نیروهای ملی و تهران نشین برای کهگیلویه به میان آمده است و برخیها نیز دنبال کشاندن این چهرهها به کهگیلویه بودهاند ولی در خود شهرستان بهسختی علیه این نیروها موضعگیری میشود و آنها را به جرم برکناری از مشکلات مردم موردنقد و حتی تخریب قرار میدهند.
در این میان البته اینکه حضور در تهران میتواند یک امتیاز باشد نادیده گرفته میشود. عکس این موضوع ممکن است واقعیتر باشد و آن اینکه نیرویی که در طول دههها فعالیت سیاسی نتوانسته است یک مسئولیت جزئی در تهران برای خود دست پا کند یک ایراد اساسی و نشانهای از ضعف و ناتوانی سیاسی است.
باوجوداین مانع در شهرستان خود نیروهای تهران نشین نیز تاکنون ارادهای جدی برای حضور از خود نشان ندادهاند. بخشی از این بیمیلی به عملکرد آنها و عدم برآورده کردن مطالبات در درون شهرستان برمیگردد. به عبارتی برای انجام چنین اتفاقی مهمتر از همراهی جریانهای سیاسی در شهرستان توانایی و عملکرد خود این نیروها در تهران است که اگر عملکرد خوب و قابل اتکایی داشته باشند ممکن است بتوانند بهراحتی جریانها و نیروهای مقیم شهرستان را با خود همراه کنند.
در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی بیش از هر دوره دیگری تهران نشینآنکهگیلویه و بویراحمدی در عرصه انتخابات شهرستان فعال شدند و چند تن از آنها در خود شهرستان و تهران البته با نیت شهرستان اقدام به نامنویسی کردند. آنها یک مجمع اصلاحطلبآنکهگیلویهای مقیم تهران تحت عنوان شورای پیگیری امورات تشکیل دادند.
علی آرم، جهانگیر حبیبی، اسکندر یارنسب و علی اسماعیلی اصلاحطلبان تهران نشینی بودند که دو مورد اول در فرمانداری کهگیلویه و دو مورد دیگر در تهران ثبتنام کردند. از این جمع تنها دو نفر تائید صلاحیت شدند؛ علی آرام در کهگیلویه و اسکندر یارنسب در تهران.
ولی در میان تصمیمگیرندگان و کسانی که به کنایه در کهگیلویه «پدرخوانده» خوانده میشوند استقبالی از این چهرهها صورت نگرفت چراکه درگیری سیاسی دو طیف اصلاحطلب شدیدتر از آن بود که به این دو گزینه تائید صلاحیت شده مجالی برای عرضاندام داده شود.
یارنسب رایزنیهای زیادی با سیاسیون شروع کرد گفته میشود در ابتدا محمود منطقیان وعدههایی مبنی بر حمایت به وی داده بود اما بعد از تائید صلاحیت محمود منطقیان هیچ حمایتی از وی نداشت و وقتی موضوع به شورای واگذار شد گزینه طیف منطقیان علی آرام بود.
آرام گزینه نهایی طیف منطقیان بود که تقریباً به این طیف تحمیل شد و ظاهراً نظر بیشتر بر روی علی وفایی یک چهره اصلاحطلب -اصولگرا بود.
آرام به جهت سنگینی حضور طیف لاهوتی در میان اعضای شورا نتوانست کاری از پیش ببرد و علی کامرانی یک گزینه کمتر شناختهشده و بدون رزومه اداری اما متعصب بر سر حمایت از جریان و لاهوتی در دورههای قبل بهعنوان گزینهی لیست امید در شهرستان معرفی شد که رأی خوبی نیز به دست آورد.
آرام در آن انتخابات در نقش یک «عارف» ظاهر شد و مدتی بعدازآنتخابات نیز فعال بود که در ادامه از شدت فعالیتهایش کم شد.
یارنسب با دلخوری از کهگیلویه در تهران انصراف نداد و غیررسمی گفته میشود تلاشهای زیادی برای حضور در لیست امید داشت که ره بهجایی نبرد.
علی اسماعیلی اما صلاحیتش احراز نشد. وی اگر تائید صلاحیت میشد شرایط به نسبت بهتری از سایر تهران نشینان برای فعالیت و حضور اثرگذاری درصحنه انتخابات کهگیلویه داشت.
اسماعیلی از نیروهای قدیمی و سیاسی شهرستآنکهگیلویه محسوب میشود که روابط نزدیکی با اکثر سیاسیون شهرستان، استان و حتی کشور دارد. وی در این دوره نیز ازجمله گزینههایی است که احتمال حضور وی درصحنه انتخابات میرود. البته اسماعیلی خود بنا بر آنچه آن را اختلاف در میان اصلاحطلبآنکهگیلویه میداند حضورش درصحنه را رد کرده است. البته وی برای حضور یک مشکل دیگر نیز دارد و آنهم همپوشانی منطقهای با محمد موحد است.
اسماعیلی در یک مقطع کوتاه از سوی محمدعلی افشانی بهعنوان مدیرکل حوزه ریاست شهرداری تهران انتخاب شد. اصلاحطلبان مجلس شرایط سختی را با تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان برای افشانی به وجود آوردند و وی از ابتدا تا 6 ماه بعدازآن تجربه بسیار تلخی را پشت سر گذاشت و بعدها هم توسط همین قانون که ظاهراً فقط برای حذف افشانی وارد قوانین کشور شده بود مجبور به کنارهگیری شد و مدتی بعد نیز اسماعیلی از دفتر شهردار جدید رفت.
در همان مدت کوتاه اما اسماعیلی حمایت خوبی از جوانان به عمل آورد و باوجود زمان کم و فشار زیاد منشأ اتفاقات مثبتی بود.
اسماعیلی علاوه بر روابط با سیاسیون شهرستان رابطه نزدیکی با طیف گستردهای از جوانان شهرستان دارد و این عامل مهمی در تقویت جایگاه لیدری و نفوذ اسماعیلی در سالهای اخیر بوده است.
از طرف دیگر دوری اسماعیلی و امثال وی از شهرستان و عدم ورود مستقیم در اتفاقات و حواشی آنها را از شدت انتقادات و تخریبها نیز مصون نگهداشته است و این امتیاز بزرگی است که در کنار برخی آسیبهای تحمیلی این مورد به نفع آنها بوده است.
کنار رفتن افشانی از منصب پرقدرت و پر شوکت شهرداری تهران نهتنها باعث نشد وی را از فعالیت سیاسی کنار بگذارد بلکه افشانی با شدت بیشتری وارد این عرصه شده است که در این میان حتی صحبتهایی از حضور محمدعلی افشانی در کهگیلویه مطرح است.
خیلیها این اتفاق را یک اتفاق مثبت و تأثیرگذار میدانند و افشانی و نزدیکانش این موضوع را تائید نکردهاند ولی برخیها امیدوارند چنین احتمالی تحقق پیدا کند که در آن صورت عیار انتخابات در کهگیلویه بیشتر هم خواهد شد.
حضور افشانی میتواند جریانهای سیاسی اصلاحطلب را مجبور به همراهی کند. افشانی مانند اسماعیلی موانع زیادی بهویژه اگر انتخابات از دریچه قومی و منطقهای دیده شود در پیش رو دارد.
فعالیتها و ارتباطات اسکندر یارنسب مؤید این است که وی در این نیز دوره برنامه انتخاباتی دارد. یارنسب یک از مدیران موفق فرهنگی در سازمان بنیاد شهید کشور است که تاکنون موفقیت زیادی در اجرای برنامهها و همایشهای بزرگ فرهنگی به دست آورده است که در آخرین مورد برنامهای با مدیریت وی در تجلیل از آزادگان کشور در سالروز ورود آنها به ایران با حضور محمدجواد ظریف در تهران برگزار شد. بسیاریها یارنسب را یکی از مدیران مبتکر و خوشفکر فرهنگی میدانند.
او بهاحتمالزیاد ثبتنام خواهد کرد و امیدوار است در این دوره بتواند حمایت سیاسیون شهرستان را نیز به دست آورد. وی بهخوبی توانسته است همراهی برخی از جوانان فعال شهرستان را با خود همراه کند.
هیچ قطعیتی برآمدن و یا نیامدن این چهرهها وجود ندارد و ممکن است کسان گمنامتری هم باشند که قصد کاندیداتوری داشته باشند کسانی که در جریان اصولگرایی تعریف میشوند.
ولی آنچه محرز است اینکه حضور چهرههای ملی به بالا بردن کیفیت انتخابات شهرستان کمک خواهد کرد و از شدت انحصار اصولگرایان در طول دههها بر انتخابات این شهرستان خواهد کاست.
شهرستآنکهگیلویه نیاز به نیروهای ملی و صاحب نفوذ در سطح کشور دارد. نیروهایی که قبلاً از نزدیک برخی از زیروبمهای قدرت در مرکز را دیده و تجربه کردهاند.
برای شهرستان و طیف جوان آن بد نیست فضایی ایجاد شود که چنین نیروهایی بتوانند فارغ بال و در صورت وجود شرایط در انتخابات نامزد شوند و نه اینکه صرفاً به جهت دوری از کهگیلویه از حضور در انتخابات محروم شوند چراکه چنین موضوعی سبب حضور نیروهای ضعیف و دست چندم در انتخابات میشود که در ادامه تنها به تشدید اختلافات سیاسی کمک میکنند و یا هم مسائل قومی را شبیه وضعیتی که در بویراحمد حاکم است تقویت خواهد کرد.
با اینهمه بحث تائید صلاحیت شورای نگهبان کار را سخت خواهد کرد و بعید است درنهایت در این دوره هم شاهد اتفاقات جدیدی برای اصلاحطلبان باشیم.
و بدتر آنکه اگر هم تهران نشین توانمندی بیاید خطر عدم استقبال و حمایت ذینفوذان شهرستان وی را تهدید اساسی میکند.
قسمت پنجم [چهره های جدید انتخابات بویراحمد]
قسمت هفتم[ انتخابات استانی]
قسمت نهم [موحد]
قسمت دهم [عدل هاشمی پور]
قسمت یازدهم[محمدعلی وکیلی]
قسمت دوازدهم [اصلاح طلبان کهگیلویه]
قسمت سیزدهم [تاجگردون می آید]
قسمت پانزدهم [ حکمیت اصولگرایان]
قسمت هفدهم [اصلاح طلبان کهگیلویه و اجماع]
قسمت هیجدهم [سرنوشت اصلاح طلبان بویراحمد]
استدلال ضعیف این گروه برای این موضوع نیز آن است که کسی که در کنار مردم نیست و در شادی و شیون آنها حضور ندارد هیچ حقی برای شرکت در انتخابات ندارد. درحالیکه این نیروها متعلق به همین شهرستان هستند و معمولاً کار مدیریتی و سیاسی را از همین شهرستان شروع کردهاند و بعدها به جهت برخی روابط سیاسی و اداری ارتقا گرفتهاند و به تهران منتقلشدهاند که برخی از آنها در تهران سوابق خوبی نیز در کارنامه دارند.
این نوع از برخورد با این موضوع بیشتر مربوط به جریان اصلاحطلب است چراکه در جریان اصولگرا کمتر شرایطی پیشآمده است که صحبت حضور یک نیرو از تهران در اینجا به میان آمده باشد.
بخشی از مخالفتها در میان اصلاحطلبآنکهگیلویه ناشی از همان دوقطبی شدیدی است که وجود دارد و اکثر جوانان و فعالین در این شهرستان در این دو طیف تقسیمشدهاند و اجازه ورود نیروی جدیدی حتی اگر منتسب به یک از این دو نباشد را نمیدهند.
در انتخابات اخیر مجلس معمولاً صحبتها و گمانههایی از حضور برخی نیروهای ملی و تهران نشین برای کهگیلویه به میان آمده است و برخیها نیز دنبال کشاندن این چهرهها به کهگیلویه بودهاند ولی در خود شهرستان بهسختی علیه این نیروها موضعگیری میشود و آنها را به جرم برکناری از مشکلات مردم موردنقد و حتی تخریب قرار میدهند.
در این میان البته اینکه حضور در تهران میتواند یک امتیاز باشد نادیده گرفته میشود. عکس این موضوع ممکن است واقعیتر باشد و آن اینکه نیرویی که در طول دههها فعالیت سیاسی نتوانسته است یک مسئولیت جزئی در تهران برای خود دست پا کند یک ایراد اساسی و نشانهای از ضعف و ناتوانی سیاسی است.
باوجوداین مانع در شهرستان خود نیروهای تهران نشین نیز تاکنون ارادهای جدی برای حضور از خود نشان ندادهاند. بخشی از این بیمیلی به عملکرد آنها و عدم برآورده کردن مطالبات در درون شهرستان برمیگردد. به عبارتی برای انجام چنین اتفاقی مهمتر از همراهی جریانهای سیاسی در شهرستان توانایی و عملکرد خود این نیروها در تهران است که اگر عملکرد خوب و قابل اتکایی داشته باشند ممکن است بتوانند بهراحتی جریانها و نیروهای مقیم شهرستان را با خود همراه کنند.
در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی بیش از هر دوره دیگری تهران نشینآنکهگیلویه و بویراحمدی در عرصه انتخابات شهرستان فعال شدند و چند تن از آنها در خود شهرستان و تهران البته با نیت شهرستان اقدام به نامنویسی کردند. آنها یک مجمع اصلاحطلبآنکهگیلویهای مقیم تهران تحت عنوان شورای پیگیری امورات تشکیل دادند.
علی آرم، جهانگیر حبیبی، اسکندر یارنسب و علی اسماعیلی اصلاحطلبان تهران نشینی بودند که دو مورد اول در فرمانداری کهگیلویه و دو مورد دیگر در تهران ثبتنام کردند. از این جمع تنها دو نفر تائید صلاحیت شدند؛ علی آرام در کهگیلویه و اسکندر یارنسب در تهران.
ولی در میان تصمیمگیرندگان و کسانی که به کنایه در کهگیلویه «پدرخوانده» خوانده میشوند استقبالی از این چهرهها صورت نگرفت چراکه درگیری سیاسی دو طیف اصلاحطلب شدیدتر از آن بود که به این دو گزینه تائید صلاحیت شده مجالی برای عرضاندام داده شود.
یارنسب رایزنیهای زیادی با سیاسیون شروع کرد گفته میشود در ابتدا محمود منطقیان وعدههایی مبنی بر حمایت به وی داده بود اما بعد از تائید صلاحیت محمود منطقیان هیچ حمایتی از وی نداشت و وقتی موضوع به شورای واگذار شد گزینه طیف منطقیان علی آرام بود.
آرام گزینه نهایی طیف منطقیان بود که تقریباً به این طیف تحمیل شد و ظاهراً نظر بیشتر بر روی علی وفایی یک چهره اصلاحطلب -اصولگرا بود.
آرام به جهت سنگینی حضور طیف لاهوتی در میان اعضای شورا نتوانست کاری از پیش ببرد و علی کامرانی یک گزینه کمتر شناختهشده و بدون رزومه اداری اما متعصب بر سر حمایت از جریان و لاهوتی در دورههای قبل بهعنوان گزینهی لیست امید در شهرستان معرفی شد که رأی خوبی نیز به دست آورد.
آرام در آن انتخابات در نقش یک «عارف» ظاهر شد و مدتی بعدازآنتخابات نیز فعال بود که در ادامه از شدت فعالیتهایش کم شد.
یارنسب با دلخوری از کهگیلویه در تهران انصراف نداد و غیررسمی گفته میشود تلاشهای زیادی برای حضور در لیست امید داشت که ره بهجایی نبرد.
علی اسماعیلی اما صلاحیتش احراز نشد. وی اگر تائید صلاحیت میشد شرایط به نسبت بهتری از سایر تهران نشینان برای فعالیت و حضور اثرگذاری درصحنه انتخابات کهگیلویه داشت.
اسماعیلی از نیروهای قدیمی و سیاسی شهرستآنکهگیلویه محسوب میشود که روابط نزدیکی با اکثر سیاسیون شهرستان، استان و حتی کشور دارد. وی در این دوره نیز ازجمله گزینههایی است که احتمال حضور وی درصحنه انتخابات میرود. البته اسماعیلی خود بنا بر آنچه آن را اختلاف در میان اصلاحطلبآنکهگیلویه میداند حضورش درصحنه را رد کرده است. البته وی برای حضور یک مشکل دیگر نیز دارد و آنهم همپوشانی منطقهای با محمد موحد است.
اسماعیلی در یک مقطع کوتاه از سوی محمدعلی افشانی بهعنوان مدیرکل حوزه ریاست شهرداری تهران انتخاب شد. اصلاحطلبان مجلس شرایط سختی را با تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان برای افشانی به وجود آوردند و وی از ابتدا تا 6 ماه بعدازآن تجربه بسیار تلخی را پشت سر گذاشت و بعدها هم توسط همین قانون که ظاهراً فقط برای حذف افشانی وارد قوانین کشور شده بود مجبور به کنارهگیری شد و مدتی بعد نیز اسماعیلی از دفتر شهردار جدید رفت.
در همان مدت کوتاه اما اسماعیلی حمایت خوبی از جوانان به عمل آورد و باوجود زمان کم و فشار زیاد منشأ اتفاقات مثبتی بود.
اسماعیلی علاوه بر روابط با سیاسیون شهرستان رابطه نزدیکی با طیف گستردهای از جوانان شهرستان دارد و این عامل مهمی در تقویت جایگاه لیدری و نفوذ اسماعیلی در سالهای اخیر بوده است.
از طرف دیگر دوری اسماعیلی و امثال وی از شهرستان و عدم ورود مستقیم در اتفاقات و حواشی آنها را از شدت انتقادات و تخریبها نیز مصون نگهداشته است و این امتیاز بزرگی است که در کنار برخی آسیبهای تحمیلی این مورد به نفع آنها بوده است.
کنار رفتن افشانی از منصب پرقدرت و پر شوکت شهرداری تهران نهتنها باعث نشد وی را از فعالیت سیاسی کنار بگذارد بلکه افشانی با شدت بیشتری وارد این عرصه شده است که در این میان حتی صحبتهایی از حضور محمدعلی افشانی در کهگیلویه مطرح است.
خیلیها این اتفاق را یک اتفاق مثبت و تأثیرگذار میدانند و افشانی و نزدیکانش این موضوع را تائید نکردهاند ولی برخیها امیدوارند چنین احتمالی تحقق پیدا کند که در آن صورت عیار انتخابات در کهگیلویه بیشتر هم خواهد شد.
حضور افشانی میتواند جریانهای سیاسی اصلاحطلب را مجبور به همراهی کند. افشانی مانند اسماعیلی موانع زیادی بهویژه اگر انتخابات از دریچه قومی و منطقهای دیده شود در پیش رو دارد.
فعالیتها و ارتباطات اسکندر یارنسب مؤید این است که وی در این نیز دوره برنامه انتخاباتی دارد. یارنسب یک از مدیران موفق فرهنگی در سازمان بنیاد شهید کشور است که تاکنون موفقیت زیادی در اجرای برنامهها و همایشهای بزرگ فرهنگی به دست آورده است که در آخرین مورد برنامهای با مدیریت وی در تجلیل از آزادگان کشور در سالروز ورود آنها به ایران با حضور محمدجواد ظریف در تهران برگزار شد. بسیاریها یارنسب را یکی از مدیران مبتکر و خوشفکر فرهنگی میدانند.
او بهاحتمالزیاد ثبتنام خواهد کرد و امیدوار است در این دوره بتواند حمایت سیاسیون شهرستان را نیز به دست آورد. وی بهخوبی توانسته است همراهی برخی از جوانان فعال شهرستان را با خود همراه کند.
هیچ قطعیتی برآمدن و یا نیامدن این چهرهها وجود ندارد و ممکن است کسان گمنامتری هم باشند که قصد کاندیداتوری داشته باشند کسانی که در جریان اصولگرایی تعریف میشوند.
ولی آنچه محرز است اینکه حضور چهرههای ملی به بالا بردن کیفیت انتخابات شهرستان کمک خواهد کرد و از شدت انحصار اصولگرایان در طول دههها بر انتخابات این شهرستان خواهد کاست.
شهرستآنکهگیلویه نیاز به نیروهای ملی و صاحب نفوذ در سطح کشور دارد. نیروهایی که قبلاً از نزدیک برخی از زیروبمهای قدرت در مرکز را دیده و تجربه کردهاند.
برای شهرستان و طیف جوان آن بد نیست فضایی ایجاد شود که چنین نیروهایی بتوانند فارغ بال و در صورت وجود شرایط در انتخابات نامزد شوند و نه اینکه صرفاً به جهت دوری از کهگیلویه از حضور در انتخابات محروم شوند چراکه چنین موضوعی سبب حضور نیروهای ضعیف و دست چندم در انتخابات میشود که در ادامه تنها به تشدید اختلافات سیاسی کمک میکنند و یا هم مسائل قومی را شبیه وضعیتی که در بویراحمد حاکم است تقویت خواهد کرد.
با اینهمه بحث تائید صلاحیت شورای نگهبان کار را سخت خواهد کرد و بعید است درنهایت در این دوره هم شاهد اتفاقات جدیدی برای اصلاحطلبان باشیم.
و بدتر آنکه اگر هم تهران نشین توانمندی بیاید خطر عدم استقبال و حمایت ذینفوذان شهرستان وی را تهدید اساسی میکند.
قسمت پنجم [چهره های جدید انتخابات بویراحمد]
قسمت هفتم[ انتخابات استانی]
قسمت نهم [موحد]
قسمت دهم [عدل هاشمی پور]
قسمت یازدهم[محمدعلی وکیلی]
قسمت دوازدهم [اصلاح طلبان کهگیلویه]
قسمت سیزدهم [تاجگردون می آید]
قسمت پانزدهم [ حکمیت اصولگرایان]
قسمت هفدهم [اصلاح طلبان کهگیلویه و اجماع]
قسمت هیجدهم [سرنوشت اصلاح طلبان بویراحمد]