تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۴۴
کد مطلب : ۴۰۶۸۲۹
گزارش روسای نهادهای اطلاعاتی آمریکا در مورد ایران بررسی میشود
تغییر زمین بازی از برجام به موشک
۰
کبنا ؛مدیران نهادهای اطلاعاتی آمریکا شامگاه سهشنبه به میان سناتورهای آمریکایی رفتند تا مهمترین مسائل و اولویتهای ایالات متحده در سیاست خارجی را تشریح کنند اما شاید جالبترین نکات مطرح شده این روسای ارشد اطلاعاتی برآوردهایشان از برنامه هستهای ایران و مهمترین عوامل تهدیدکننده منافع استراتژیک آمریکا در جهان بود.
در همین راستا، جینا هاسپل رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در بخشی از گزارش خود به سناتورهای آمریکایی در مورد ایران گفت که علیرغم خروج آمریکا از توافق هستهای و افزایش فشارها بر روی تهران، ایرانیها همچنان به برجام متعهد بوده و در مورد پرونده هستهای کاملاً هماهنگ با توافق عمل کردهاند. رئیس سیا همچنین در بخش دیگری از گزارش خود اعلام کرد که با توجه به شرایط پیش آمده میان ایران و اروپا، طبق آخرین اطلاعات ما، ایرانیها در حال برداشتن گامهایی هستند تا با فشار وارد کردن بر روی اروپا، آنها را ملزم به انجام تعهدات مالی و تجاریشان در قبال تهران کنند. همچنین در بخش دیگری از این برآورد اطلاعاتی توسط رئیس سیا آمده است که ایران اگر قصد داشته باشد که از برجام خارج شود، پیش از آن در حال انجام مقدماتی خواهد بود که بتواند توانمندی آنها را برای بازگشت یک گام به عقب افزایش دهد.
از سوی دیگر همزمان با جینا هاسپل رئیس سیا، دانی کوتز رئیس جامعه اطلاعاتی آمریکا در کمیته اطلاعاتی سنا اعلام کرد که ایران در حال حاضر هیچگونه فعالیتی برای توسعه تسلیحات نظامی انجام نمیدهد و با سایر شرکای برجام یعنی اروپا، چین و روسیه در حال همکاری برای بهرهمندی از مزایای اقتصادی برجام است. وی همچنین با اشاره به اینکه ایران درصورت امکان میتواند ظرف یک سال به سوخت کافی برای تولید سلاح هستهای دست یابد، اشاره کرد که تهران عملاً اروپاییها را تهدید کرده که در صورت عدم بهرهمندی از مزایای برجام بار دیگر فعالیتهای هستهای خود را از سر خواهد گرفت.
آیا ترامپ اشتباه کرده است؟
اشاراتی که روسای نهادهای اطلاعاتی آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران کردند، امری است که از یک طرف طبیعی بوده و از سوی دیگر پیامهای مهمی را در خود برای تحلیل مستتر دارد؛ طبیعی از این نظر که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیش از ده بار تائید کرده که ایران به تمامی تعهدات هستهای خود ذیل برجام پایبند مانده است. از سوی دیگر جالبتوجه است چرا که دونالد ترامپ رئیس ایالات متحده آمریکا همواره مدعی بوده که ایران بر خلاف روح برجام حرکت کرده و در حال ساخت سلاح هستهای است.
در همین رابطه وقتی به بخشهای دیگر گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا درخصوص تهدیدات آمریکا میرسیم، بخش دیگری از زوایای اهمیت این گزارش روشن میشود. در این گزارش همچنان از چین و روسیه به عنوان بزرگترین تهدیدهای آمریکا نام برده شده و حتی آماده است که به نظر نمیرسد کرهشمالی حاضر باشد از فعالیتهای اتمی خود دست بکشد. در اینجا سوالی که از سوی تحلیلگران آمریکایی مطرح شده این است که آیا ترامپ برای خروج از برجام و نیز مذاکره با کرهشمالی اشتباه کرده است؟
شاید طبق فلسفه سیاسی برای آن کس که به اصطلاح به جهان حکومت میکند پی بردن به حقایق بسیار دشوار است زیرا با مسائل بیشماری طرف است که تحلیل جزئیات را برای رسیدن به واقعیات دشوار میکند، اما توجه به سایر ابعاد این گزارش در مورد ایران میتواند سطح تحلیل فعلی را کمی به لایههای عمیقتر براند.
سران اطلاعاتی در گزارش خود نفوذ منطقهای ایران را یکی از مهمترین تهدیدهای آمریکا و همپیمانان خاورمیانهای این کشور طی سالهای آینده تلقی کرده و حتی دانی کوتز رئیس جامعه اطلاعاتی آمریکا مدعی شده که ایران تلاش میکند دستاوردهای خود در میدان عراق و سوریه را تبدیل به نفوذ سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی بلندمدت کرده و با استفاده از حوثیها و حزبالله لبنان، عربستان، امارات و اسرائیل را تحت فشار قرار دهد که این امر میتواند به افزایش درگیریها در منطقه ختم شود.
همچنین طبق ادعاهایی که در جلسه کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا مطرح شده و کمتر مورد نظر تحلیلگران داخلی و خارجی قرار گرفته است، آمریکا بیشترین بار منفی تبلیغاتی خود را بر روی برنامه موشکی ایران قرار داده و اعلام کرده است که برنامه موشکی ایران شامل بزرگترین ذخایر موشکی بالستیک در منطقه است که به عنوان یک تهدید حساب شده و پروژه موشک ماهوارهبر سیمرغ درواقع مسیر کوتاهشدهای برای رسیدن به موشکهای قارهپیما است. از سوی دیگر در مورد بحث تروریسم، تهدیدات سایبری و نیز تسلیحات شیمیایی، این گزارش اطلاعاتی بزرگنماییهایی را در مورد ایران ارائه کرده و آنها را تهدیدات بالقوهای برای آمریکا به شمار آورده است.
رمزگشایی از راهبرد انحرافی
برای رمزگشایی از عقبنشینی نهادهای اطلاعاتی آمریکا از برنامه هستهای ایران و همزمان برجسته کردن برنامه موشکی، منطقهای و تروریسم شاید مقاله حسین موسویان در میدل ایست آی و نیز پیوند آن با راهبردهای تحریمی آمریکا تا اندازهای راهگشا باشد. این دیپلمات ارشد پیشین ایرانی اذعان کرده که از زمان ریاستجمهوری جیمی کارتر پس از انقلاب اسلامی تا دوران فعلی، آمریکا همواره سیاست تحریم علیه ایران را آزموده و هر بار نیز با شکست مواجه شده است. از سوی دیگر ریچارد نفیو معمار تحریمهای ایران در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما در کتاب خود به نام هنر تحریمها آورده است که سیاست تحریم در صورتی که بیشاز اندازه روی آن زمان صرف شود و مخاطب را دچار ایمنی از فشار کند به شکست منجر خواهد شد. در واقع هنر تحریمها در آن است که با فشار وارد کردن بر روی یک بازیگر آن را به درجهای از درد برساند که این درد توامان با کلافهگی، طرف مقابل را ناچار به تغییر رفتار کند. نفیو توضیح میدهد که تحریمها نوعی هزارتو را ایجاد میکنند که در نهایت کشور تحریم شده باید از آن خارج شود و در غیر این صورت به نتیجه دلخواه خود نرسیده است.
در همین رابطه میتوان گفت که بنا به چند دلیل سیاست فشار آمریکا همچنان بر روی ایران ادامه خواهد داشت اما شاید مبنا و بهانه آن تغییر کند. همانطور که بسیاری از تحلیلگران اشاره میکنند، خروج یکجانبه آمریکا از برجام برای این کشور تبعاتی منفی در سطح بینالمللی داشته و حتی استیون منوچین وزیر خزانهداری این کشور توضیح داده که اگر ایران با همکاری اروپا، چین و روسیه بتواند موفق به دور زدن تحریمهای ثانویه شود در آن هنگام علاوه بر اینکه آمریکا منزوی خواهد شد، بلکه میتواند چارچوب الگویی مناسبی برای سایر بازیگران ناهمسو با ایالات متحده تلقی شود.
از سوی دیگر نشانهها و تحرکات آمریکا طبق گفته تحلیلگران و بنا بر سیاست قرن بیست و یکمی این کشور عبور از خاورمیانه به سمت هارتلند علیا یعنی شرق است. به همین دلیل است که تمرکز نیروهای آمریکایی از خلیج فارس به سمت دریای چین جنوبی رفته و سخنرانیهای ترامپ مبنی بر پرداخت هزینه امنیت خطاب به کشورهای عربی در واقع پالسهایی قوی برای دقتنظر بر روی این راهبرد محسوب میشود.
همچنین انتخاب لهستان به عنوان میزبان کنفرانس امنیت خاورمیانه هرچند در ابتدا با محوریت ایران عنوان شده است، اما در بطن قضیه، پیامهای کلانتری را در خود دارد. انتخاب لهستان در واقع یک نماد است زیرا این کشور دروازه شرق به غرب اروپا است و شروع جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از مبانی مهم تغییر نظم جهانی از این کشور آغاز شده است. همچنین جایگاه این کشور به عنوان سپر مقاومت در برابر روسیه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. در نتیجه یارکشی بینالمللی در کنفرانس آتی ورشو برای تغییرات مهم جهانی خواهد بود که برای توجیه و پوشش، ایران به عنوان بهانه آن مطرح شده است.
بنا بر این ملاحظات شاید یکی از جنبههای تحلیلی استراتژی آمریکا در قبال ایران میتواند اینگونه تحلیل شود: آمریکا تمامی تلاش خود را برای خروج ایران از برجام صورت داده و علیرغم فشارهای فزآینده و نیز عدم همراهی اروپا از منظر اقتصادی با ایران در این راهبرد ناکام مانده است. در واقع کاخ سفید دریافته که ایران با درک شرایط کنونی احتمال کمی دارد که از برجام خارج شود زیرا علاوه بر اینکه ایران خواستار آن نیست که یک اجماع جهانی علیه این کشور احیا شود بلکه به نظر میرسد به این جمعبندی رسیده که درصورت خروج از برجام بار دیگر باید در فضای مذاکرات احتمالی بعدی با غرب به خانه اول بازگشته و در مورد مفاد همین برجام مجدداً مذاکره کند.
به همین دلیل ایالات متحده سعی دارد با به سنگ خوردن این تیر، به نوعی امتیاز منفی بزرگ خروج یکجانبه از برجام را بر روی مسائل دیگر مانند برنامه موشکی انداخته و باتوجه به اینکه اروپا نیز به طور کامل همسو با آمریکا مدعی تهدیدآمیز بودن این برنامه است، علاوه بر فرار رو به جلو در زمین برجام، برای افزایش فشارهای کنونی در زمین دیگری به یارکشی بینالمللی پرداخته و حداقل شرکای غربی را در سنگر راهبردهای خود برای مقابله با ایران حفظ کند. (ابتکار)
در همین راستا، جینا هاسپل رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در بخشی از گزارش خود به سناتورهای آمریکایی در مورد ایران گفت که علیرغم خروج آمریکا از توافق هستهای و افزایش فشارها بر روی تهران، ایرانیها همچنان به برجام متعهد بوده و در مورد پرونده هستهای کاملاً هماهنگ با توافق عمل کردهاند. رئیس سیا همچنین در بخش دیگری از گزارش خود اعلام کرد که با توجه به شرایط پیش آمده میان ایران و اروپا، طبق آخرین اطلاعات ما، ایرانیها در حال برداشتن گامهایی هستند تا با فشار وارد کردن بر روی اروپا، آنها را ملزم به انجام تعهدات مالی و تجاریشان در قبال تهران کنند. همچنین در بخش دیگری از این برآورد اطلاعاتی توسط رئیس سیا آمده است که ایران اگر قصد داشته باشد که از برجام خارج شود، پیش از آن در حال انجام مقدماتی خواهد بود که بتواند توانمندی آنها را برای بازگشت یک گام به عقب افزایش دهد.
از سوی دیگر همزمان با جینا هاسپل رئیس سیا، دانی کوتز رئیس جامعه اطلاعاتی آمریکا در کمیته اطلاعاتی سنا اعلام کرد که ایران در حال حاضر هیچگونه فعالیتی برای توسعه تسلیحات نظامی انجام نمیدهد و با سایر شرکای برجام یعنی اروپا، چین و روسیه در حال همکاری برای بهرهمندی از مزایای اقتصادی برجام است. وی همچنین با اشاره به اینکه ایران درصورت امکان میتواند ظرف یک سال به سوخت کافی برای تولید سلاح هستهای دست یابد، اشاره کرد که تهران عملاً اروپاییها را تهدید کرده که در صورت عدم بهرهمندی از مزایای برجام بار دیگر فعالیتهای هستهای خود را از سر خواهد گرفت.
آیا ترامپ اشتباه کرده است؟
اشاراتی که روسای نهادهای اطلاعاتی آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران کردند، امری است که از یک طرف طبیعی بوده و از سوی دیگر پیامهای مهمی را در خود برای تحلیل مستتر دارد؛ طبیعی از این نظر که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیش از ده بار تائید کرده که ایران به تمامی تعهدات هستهای خود ذیل برجام پایبند مانده است. از سوی دیگر جالبتوجه است چرا که دونالد ترامپ رئیس ایالات متحده آمریکا همواره مدعی بوده که ایران بر خلاف روح برجام حرکت کرده و در حال ساخت سلاح هستهای است.
در همین رابطه وقتی به بخشهای دیگر گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا درخصوص تهدیدات آمریکا میرسیم، بخش دیگری از زوایای اهمیت این گزارش روشن میشود. در این گزارش همچنان از چین و روسیه به عنوان بزرگترین تهدیدهای آمریکا نام برده شده و حتی آماده است که به نظر نمیرسد کرهشمالی حاضر باشد از فعالیتهای اتمی خود دست بکشد. در اینجا سوالی که از سوی تحلیلگران آمریکایی مطرح شده این است که آیا ترامپ برای خروج از برجام و نیز مذاکره با کرهشمالی اشتباه کرده است؟
شاید طبق فلسفه سیاسی برای آن کس که به اصطلاح به جهان حکومت میکند پی بردن به حقایق بسیار دشوار است زیرا با مسائل بیشماری طرف است که تحلیل جزئیات را برای رسیدن به واقعیات دشوار میکند، اما توجه به سایر ابعاد این گزارش در مورد ایران میتواند سطح تحلیل فعلی را کمی به لایههای عمیقتر براند.
سران اطلاعاتی در گزارش خود نفوذ منطقهای ایران را یکی از مهمترین تهدیدهای آمریکا و همپیمانان خاورمیانهای این کشور طی سالهای آینده تلقی کرده و حتی دانی کوتز رئیس جامعه اطلاعاتی آمریکا مدعی شده که ایران تلاش میکند دستاوردهای خود در میدان عراق و سوریه را تبدیل به نفوذ سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی بلندمدت کرده و با استفاده از حوثیها و حزبالله لبنان، عربستان، امارات و اسرائیل را تحت فشار قرار دهد که این امر میتواند به افزایش درگیریها در منطقه ختم شود.
همچنین طبق ادعاهایی که در جلسه کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا مطرح شده و کمتر مورد نظر تحلیلگران داخلی و خارجی قرار گرفته است، آمریکا بیشترین بار منفی تبلیغاتی خود را بر روی برنامه موشکی ایران قرار داده و اعلام کرده است که برنامه موشکی ایران شامل بزرگترین ذخایر موشکی بالستیک در منطقه است که به عنوان یک تهدید حساب شده و پروژه موشک ماهوارهبر سیمرغ درواقع مسیر کوتاهشدهای برای رسیدن به موشکهای قارهپیما است. از سوی دیگر در مورد بحث تروریسم، تهدیدات سایبری و نیز تسلیحات شیمیایی، این گزارش اطلاعاتی بزرگنماییهایی را در مورد ایران ارائه کرده و آنها را تهدیدات بالقوهای برای آمریکا به شمار آورده است.
رمزگشایی از راهبرد انحرافی
برای رمزگشایی از عقبنشینی نهادهای اطلاعاتی آمریکا از برنامه هستهای ایران و همزمان برجسته کردن برنامه موشکی، منطقهای و تروریسم شاید مقاله حسین موسویان در میدل ایست آی و نیز پیوند آن با راهبردهای تحریمی آمریکا تا اندازهای راهگشا باشد. این دیپلمات ارشد پیشین ایرانی اذعان کرده که از زمان ریاستجمهوری جیمی کارتر پس از انقلاب اسلامی تا دوران فعلی، آمریکا همواره سیاست تحریم علیه ایران را آزموده و هر بار نیز با شکست مواجه شده است. از سوی دیگر ریچارد نفیو معمار تحریمهای ایران در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما در کتاب خود به نام هنر تحریمها آورده است که سیاست تحریم در صورتی که بیشاز اندازه روی آن زمان صرف شود و مخاطب را دچار ایمنی از فشار کند به شکست منجر خواهد شد. در واقع هنر تحریمها در آن است که با فشار وارد کردن بر روی یک بازیگر آن را به درجهای از درد برساند که این درد توامان با کلافهگی، طرف مقابل را ناچار به تغییر رفتار کند. نفیو توضیح میدهد که تحریمها نوعی هزارتو را ایجاد میکنند که در نهایت کشور تحریم شده باید از آن خارج شود و در غیر این صورت به نتیجه دلخواه خود نرسیده است.
در همین رابطه میتوان گفت که بنا به چند دلیل سیاست فشار آمریکا همچنان بر روی ایران ادامه خواهد داشت اما شاید مبنا و بهانه آن تغییر کند. همانطور که بسیاری از تحلیلگران اشاره میکنند، خروج یکجانبه آمریکا از برجام برای این کشور تبعاتی منفی در سطح بینالمللی داشته و حتی استیون منوچین وزیر خزانهداری این کشور توضیح داده که اگر ایران با همکاری اروپا، چین و روسیه بتواند موفق به دور زدن تحریمهای ثانویه شود در آن هنگام علاوه بر اینکه آمریکا منزوی خواهد شد، بلکه میتواند چارچوب الگویی مناسبی برای سایر بازیگران ناهمسو با ایالات متحده تلقی شود.
از سوی دیگر نشانهها و تحرکات آمریکا طبق گفته تحلیلگران و بنا بر سیاست قرن بیست و یکمی این کشور عبور از خاورمیانه به سمت هارتلند علیا یعنی شرق است. به همین دلیل است که تمرکز نیروهای آمریکایی از خلیج فارس به سمت دریای چین جنوبی رفته و سخنرانیهای ترامپ مبنی بر پرداخت هزینه امنیت خطاب به کشورهای عربی در واقع پالسهایی قوی برای دقتنظر بر روی این راهبرد محسوب میشود.
همچنین انتخاب لهستان به عنوان میزبان کنفرانس امنیت خاورمیانه هرچند در ابتدا با محوریت ایران عنوان شده است، اما در بطن قضیه، پیامهای کلانتری را در خود دارد. انتخاب لهستان در واقع یک نماد است زیرا این کشور دروازه شرق به غرب اروپا است و شروع جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از مبانی مهم تغییر نظم جهانی از این کشور آغاز شده است. همچنین جایگاه این کشور به عنوان سپر مقاومت در برابر روسیه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. در نتیجه یارکشی بینالمللی در کنفرانس آتی ورشو برای تغییرات مهم جهانی خواهد بود که برای توجیه و پوشش، ایران به عنوان بهانه آن مطرح شده است.
بنا بر این ملاحظات شاید یکی از جنبههای تحلیلی استراتژی آمریکا در قبال ایران میتواند اینگونه تحلیل شود: آمریکا تمامی تلاش خود را برای خروج ایران از برجام صورت داده و علیرغم فشارهای فزآینده و نیز عدم همراهی اروپا از منظر اقتصادی با ایران در این راهبرد ناکام مانده است. در واقع کاخ سفید دریافته که ایران با درک شرایط کنونی احتمال کمی دارد که از برجام خارج شود زیرا علاوه بر اینکه ایران خواستار آن نیست که یک اجماع جهانی علیه این کشور احیا شود بلکه به نظر میرسد به این جمعبندی رسیده که درصورت خروج از برجام بار دیگر باید در فضای مذاکرات احتمالی بعدی با غرب به خانه اول بازگشته و در مورد مفاد همین برجام مجدداً مذاکره کند.
به همین دلیل ایالات متحده سعی دارد با به سنگ خوردن این تیر، به نوعی امتیاز منفی بزرگ خروج یکجانبه از برجام را بر روی مسائل دیگر مانند برنامه موشکی انداخته و باتوجه به اینکه اروپا نیز به طور کامل همسو با آمریکا مدعی تهدیدآمیز بودن این برنامه است، علاوه بر فرار رو به جلو در زمین برجام، برای افزایش فشارهای کنونی در زمین دیگری به یارکشی بینالمللی پرداخته و حداقل شرکای غربی را در سنگر راهبردهای خود برای مقابله با ایران حفظ کند. (ابتکار)