تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۴۹
کد مطلب : ۴۰۶۴۰۰
کبنا گزارش میدهد
پای درد و دل پرستاران بیمارستان شهید رجایی گچساران
دستوپنجه نرم کردن با سرطان و مراجعهکنندگان
۲
کبنا ؛اینها بخشی از صحبتهای دو مسئول پرستاری بیمارستان شهید رجایی گچساران هستند. به مناسبت روز پرستار پای صحبت آفتاب عوض زاده مدیر خدمات پرستاری با 27 سال سابقه کار و زهرا حسینی سوپروایزر کنترل عفونت بیمارستان شهید رجایی نشستیم تا لااقل یک روز از سال را پرستاران از مشکلاتشان بگویند و ما بشنویم.
زهرا حسینی میگوید: پرستاری چون جزو مشاغل سخت محسوب میشود، چون ما حداقل در طول هفته دو بار باید شیفت شب داشته باشیم، این در تحقیقات علمی وجود دارد که در مشاغلی که شیفت شب یا خواب نامنظم دارند بیماریهایی مثل فشارخون، بیماری رماتیسمی و بخصوص سرطانها بیشتر دیدهشده، الآن شما اگر بروید و از کادر درمان اطلاعات بگیرید، بخصوص افرادی که سابقههای کاری بالاتری دارند میبینید که بیماریهای مفصلی بینشان زیاد هست، بیماریهای سرطان بینشان هست. اینجا برخی از پرستارهای بیمارستان علیرغم روحیه خوبی که دارند با بیماری سرطان درگیرند.
یک سال است حقالزحمه اضافهکاریمان را نگرفتهایم
آفتاب عوض زاده پرستار باسابقه بیمارستان که در دفتر کارش گل و لوحهای تقدیری را به پرستاران اهدا و از زحماتی که کشیدهاند قدردانی کرده از اضافهکاریهای عقبافتاده پرستاران میگوید: با توجه به کمبود پرستار و زیاد بودن شیفتها، پرستارها باید اضافهکاریهای بالاجبار بیایند، به لحاظ مالی خوب تأمین نمیشوند، الآن از مهر سال 96 هزینه حقالزحمه اضافهکاری پرستاران ما پرداختنشده است. از زمانی که طرح تحول سلامت اجرا شد، هزینههای اضافهکاری ما عقب افتاد، طرح تحول به نفع مردم بود و واقعاً هم طرح خوبی بود چون قشر درآمد پایین جامعه به آن نیاز داشت، ولی به ضرر پرستاران و کادر درمان تمام شد، چون خدمات رایگان شد و بیمارستان درآمدی نداشت که بتواند هزینههای اضافهکاری پرستار را پرداخت کند. از طرفی بیمهها ملزم بودند که هزینهها را پرداخت کنند که این کار را نکردند.
زهرا حسینی میگوید: حجم کار ما زیاد است و تعداد پرستاران نسبت به تعداد بیماران کم است، به همین خاطر ممکن است یک بیماری لحظهای پرستاری را صدا کند و پرستار نتواند بالای سر مریض حاضر شود، بیماران خیلی حرفها میزنند مثلاً میگویند پرستارها که کار خاصی نمیکنند. حجم کار ما را درک نمیکنند، کارهای اداری داریم. روال قانونی پرونده بیمار را باید پیگیری کنیم و انجام بدهیم.
مثلاً ما عادت کردهایم به اینکه در شیفت شب نباید بخوابیم و نمیخوابیم، در کل زمانی که نباید خواب باشیم سوپروایزر چک میکند و پرستار اجازه ندارد بخوابد؛ اما مثلاً مریضها فکر میکنند ما خوابیدهایم چون بالای سرشان نیستیم، درحالیکه ما به وظایفی که داریم و مثلاً باید داروها را سر ساعت به بیمار بدهیم که این کار را میکنیم. بیماران فکر میکنند ما باید همیشه و هر ساعتی بالای سرشان حاضر شویم. گزارشنویسی و کارهای دیگر، مرتب کردن پروندهها و آماده کردن وسایل خونگیری و کارهای دیگر هم جزو وظایف ماست که باید آنها را انجام دهیم.
عوض زاده مدیر خدمات پرستاری صحبتها را تکمیلتر میکند و میگوید: متأسفانه برخی بیمارها نسبت به پرستاران تصور اشتباهی دارند. مثلاً ممکن است من نوعی دارویی را در پرونده بیمار ببینم و در مورد دارو برایم سؤالی پیش بیاید، کافی است گوشیم را بردارم و در مورد دارو جستجویی کنم، یا اینکه بخواهم سؤالی برای پزشک و دکتر از طریق گوشی بفرستم، آزمایش یا عکسی را برای دکتر بفرستیم، بیماری که روی تخت دراز کشیده فکر می کنه من کار شخصیم را انجام میدهم. متأسفانه دیدگاهی که بیماران دارند این است که پرستارها همیشه مشغول گوشیهایشان هستند و توجهی به بیمار نمیکنند. درحالیکه ممکنه پرستار در ارتباط باکارش از گوشی استفاده کنه.
ما قانون گذاشتیم که گوشی ممنوع باشد و در اتاقهای ویژه اصلاً گوشی نبرند و فقط در اتاق استراحت از گوشی استفاده کنند. ولی تصور کنید هم بیمار و هم همراه بیمار حال روحی خوبی ندارند، ما همیشه در جلساتمان این مسئله را میگوییم، ولی تصور کنید مراجعانی که به ادارههای دیگر میروند برخورد خوبی با پرسنل اداره دارند، ولی وقتی به بیمارستان میآیند عصبی و بههمریخته هستند. صبر و تحمل که اصلاً ندارند، به نظرم کمی هم همراهان بیمار باید مراعات پرستار را بکنند. همراهی که میآید با خودش این فکر را نمیکند که ممکن است پرستار مشغول کار دیگری باشد، معمولاً رفتارهای طلبکارانه دارند و به نظرم مراجعهکنندگان به بیمارستان باید قدری منصفانه با کادر درمان رفتار کنند.
تعطیلی کار برای پرستار هیچ معنایی ندارد!
زهرا حسینی از فشار شیفتهای کاری میگوید: یکی از مشکلات ما شیفتهای کاریمان هست. ما مثل کارمندهای اداری نیستیم که بتوانیم مرخصی بگیریم، برای یک مرخصی یکروزه باید از دو هفته قبل درخواست مرخصی بدهیم ببینیم آیا با مرخصی موافقت میشود یا نه؛ و هماهنگی انجام دهیم. یا اینکه باید با دوستان همکارمان هماهنگ کنیم که مثلاً یک شیفت را بجای من نوعی بیاید. بهجز اینکه همکارت باهاتون همکاری کنه و درنهایت هم باید منتظر بمانیم ببینیم مافوق همکاری می کنه و مرخصی رو میدهد یا نه!
تعطیلات عید برای پرستاران هیچ معنایی ندارد، ما باید شیفتهای زیادی بدهیم، صبح و شب. مثلاً مردم در ایام مختلف، تعطیلات عید، ایام محرم تاسوعا و عاشورا، روزهای تعطیل رسمی و یا تابستان برای تعطیلاتشان برنامهریزی میکنند ولی برای ما اینطور نیست، شیفتهای ما فشرده است و مرخصی گرفتن در کار ما به دلیل کمبود نیرو یکی از معضلاتی است که با آن درگیر هستیم.
همه پرستارانی که در اتاق نشستهاند از رفتار مراجعهکنندگان گله و شکایت دارند. حسینی میگوید: مثلاً ما مورد داشتیم که مریض تنفس نداشت و وضعیتش وخیم بود، ما در حال احیاء بیمار بودیم، خانمی بالای سر من آمده بود و اصرار داشت که باید آمپول بچه من را بزنی، خلاصه اینکه با همراه بیمار دعوایم شد. آخر چطور میشود که مراجعهکننده میبیند که بیمار در حال مرگ است و در شرایط اورژانسی هستیم و چنین درخواستی میکند. بیمارانی که وضعیت وخیمی دارند یا فوتی و غرقشده هستند مراجعهکنندگانشان برخوردهای شدیدی با کادر دارند و عموماً رفتار مناسبی ندارند.
===================
گزارش از سیده زهرا حسینی فر
زهرا حسینی میگوید: پرستاری چون جزو مشاغل سخت محسوب میشود، چون ما حداقل در طول هفته دو بار باید شیفت شب داشته باشیم، این در تحقیقات علمی وجود دارد که در مشاغلی که شیفت شب یا خواب نامنظم دارند بیماریهایی مثل فشارخون، بیماری رماتیسمی و بخصوص سرطانها بیشتر دیدهشده، الآن شما اگر بروید و از کادر درمان اطلاعات بگیرید، بخصوص افرادی که سابقههای کاری بالاتری دارند میبینید که بیماریهای مفصلی بینشان زیاد هست، بیماریهای سرطان بینشان هست. اینجا برخی از پرستارهای بیمارستان علیرغم روحیه خوبی که دارند با بیماری سرطان درگیرند.
یک سال است حقالزحمه اضافهکاریمان را نگرفتهایم
آفتاب عوض زاده پرستار باسابقه بیمارستان که در دفتر کارش گل و لوحهای تقدیری را به پرستاران اهدا و از زحماتی که کشیدهاند قدردانی کرده از اضافهکاریهای عقبافتاده پرستاران میگوید: با توجه به کمبود پرستار و زیاد بودن شیفتها، پرستارها باید اضافهکاریهای بالاجبار بیایند، به لحاظ مالی خوب تأمین نمیشوند، الآن از مهر سال 96 هزینه حقالزحمه اضافهکاری پرستاران ما پرداختنشده است. از زمانی که طرح تحول سلامت اجرا شد، هزینههای اضافهکاری ما عقب افتاد، طرح تحول به نفع مردم بود و واقعاً هم طرح خوبی بود چون قشر درآمد پایین جامعه به آن نیاز داشت، ولی به ضرر پرستاران و کادر درمان تمام شد، چون خدمات رایگان شد و بیمارستان درآمدی نداشت که بتواند هزینههای اضافهکاری پرستار را پرداخت کند. از طرفی بیمهها ملزم بودند که هزینهها را پرداخت کنند که این کار را نکردند.
زهرا حسینی میگوید: حجم کار ما زیاد است و تعداد پرستاران نسبت به تعداد بیماران کم است، به همین خاطر ممکن است یک بیماری لحظهای پرستاری را صدا کند و پرستار نتواند بالای سر مریض حاضر شود، بیماران خیلی حرفها میزنند مثلاً میگویند پرستارها که کار خاصی نمیکنند. حجم کار ما را درک نمیکنند، کارهای اداری داریم. روال قانونی پرونده بیمار را باید پیگیری کنیم و انجام بدهیم.
مثلاً ما عادت کردهایم به اینکه در شیفت شب نباید بخوابیم و نمیخوابیم، در کل زمانی که نباید خواب باشیم سوپروایزر چک میکند و پرستار اجازه ندارد بخوابد؛ اما مثلاً مریضها فکر میکنند ما خوابیدهایم چون بالای سرشان نیستیم، درحالیکه ما به وظایفی که داریم و مثلاً باید داروها را سر ساعت به بیمار بدهیم که این کار را میکنیم. بیماران فکر میکنند ما باید همیشه و هر ساعتی بالای سرشان حاضر شویم. گزارشنویسی و کارهای دیگر، مرتب کردن پروندهها و آماده کردن وسایل خونگیری و کارهای دیگر هم جزو وظایف ماست که باید آنها را انجام دهیم.
عوض زاده مدیر خدمات پرستاری صحبتها را تکمیلتر میکند و میگوید: متأسفانه برخی بیمارها نسبت به پرستاران تصور اشتباهی دارند. مثلاً ممکن است من نوعی دارویی را در پرونده بیمار ببینم و در مورد دارو برایم سؤالی پیش بیاید، کافی است گوشیم را بردارم و در مورد دارو جستجویی کنم، یا اینکه بخواهم سؤالی برای پزشک و دکتر از طریق گوشی بفرستم، آزمایش یا عکسی را برای دکتر بفرستیم، بیماری که روی تخت دراز کشیده فکر می کنه من کار شخصیم را انجام میدهم. متأسفانه دیدگاهی که بیماران دارند این است که پرستارها همیشه مشغول گوشیهایشان هستند و توجهی به بیمار نمیکنند. درحالیکه ممکنه پرستار در ارتباط باکارش از گوشی استفاده کنه.
ما قانون گذاشتیم که گوشی ممنوع باشد و در اتاقهای ویژه اصلاً گوشی نبرند و فقط در اتاق استراحت از گوشی استفاده کنند. ولی تصور کنید هم بیمار و هم همراه بیمار حال روحی خوبی ندارند، ما همیشه در جلساتمان این مسئله را میگوییم، ولی تصور کنید مراجعانی که به ادارههای دیگر میروند برخورد خوبی با پرسنل اداره دارند، ولی وقتی به بیمارستان میآیند عصبی و بههمریخته هستند. صبر و تحمل که اصلاً ندارند، به نظرم کمی هم همراهان بیمار باید مراعات پرستار را بکنند. همراهی که میآید با خودش این فکر را نمیکند که ممکن است پرستار مشغول کار دیگری باشد، معمولاً رفتارهای طلبکارانه دارند و به نظرم مراجعهکنندگان به بیمارستان باید قدری منصفانه با کادر درمان رفتار کنند.
تعطیلی کار برای پرستار هیچ معنایی ندارد!
زهرا حسینی از فشار شیفتهای کاری میگوید: یکی از مشکلات ما شیفتهای کاریمان هست. ما مثل کارمندهای اداری نیستیم که بتوانیم مرخصی بگیریم، برای یک مرخصی یکروزه باید از دو هفته قبل درخواست مرخصی بدهیم ببینیم آیا با مرخصی موافقت میشود یا نه؛ و هماهنگی انجام دهیم. یا اینکه باید با دوستان همکارمان هماهنگ کنیم که مثلاً یک شیفت را بجای من نوعی بیاید. بهجز اینکه همکارت باهاتون همکاری کنه و درنهایت هم باید منتظر بمانیم ببینیم مافوق همکاری می کنه و مرخصی رو میدهد یا نه!
تعطیلات عید برای پرستاران هیچ معنایی ندارد، ما باید شیفتهای زیادی بدهیم، صبح و شب. مثلاً مردم در ایام مختلف، تعطیلات عید، ایام محرم تاسوعا و عاشورا، روزهای تعطیل رسمی و یا تابستان برای تعطیلاتشان برنامهریزی میکنند ولی برای ما اینطور نیست، شیفتهای ما فشرده است و مرخصی گرفتن در کار ما به دلیل کمبود نیرو یکی از معضلاتی است که با آن درگیر هستیم.
همه پرستارانی که در اتاق نشستهاند از رفتار مراجعهکنندگان گله و شکایت دارند. حسینی میگوید: مثلاً ما مورد داشتیم که مریض تنفس نداشت و وضعیتش وخیم بود، ما در حال احیاء بیمار بودیم، خانمی بالای سر من آمده بود و اصرار داشت که باید آمپول بچه من را بزنی، خلاصه اینکه با همراه بیمار دعوایم شد. آخر چطور میشود که مراجعهکننده میبیند که بیمار در حال مرگ است و در شرایط اورژانسی هستیم و چنین درخواستی میکند. بیمارانی که وضعیت وخیمی دارند یا فوتی و غرقشده هستند مراجعهکنندگانشان برخوردهای شدیدی با کادر دارند و عموماً رفتار مناسبی ندارند.
===================
گزارش از سیده زهرا حسینی فر