کبنانیوز - تئوری مرد دیوانه و رویکرد دکتر «علی کامرانی»

تئوری مرد دیوانه و رویکرد دکتر «علی کامرانی»

فعالان و کنش‌گران سیاسی دلسوز مردم و توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد باید به طور جد به این مسأله ورود کرده و اجازه ندهند تا این دوستان، مدیریت استان را به ورطه نابودی کشانده و این فقر عمیق و این مردم نگون بخت را بیشتر و بیشتر به قهقرا برده و عرصه را بر مردم تنگ نمایند.

متن ارسالی- مَد مَن یا مرد دیوانه یک نظریه و تئوری در نظریه سیاسی است که بیشتر به سیاست خارجی ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور اسبق آمریکا اشاره دارد.
نیکسون و دولت او سعی می‌کردند که این تصویری را از او در ذهن کشورهای عضو بلوک سابق کمونیستی ایجاد کنند: یک مرد بی‌منطق و بی‌ثبات.
طبق این تئوری، رهبران دیگر کشورها از ترس اقدامات غیرقابل پیش‌بینی آمریکا و نیکسون، از انجام اقدامات تحریک آمیز و مخالف منافع واشنگتن پرهیز می‌کردند.
این روزها ملتهب‌ترین روزهای مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد است. در روزهایی که اقتصاد ویران گُرده ناتوان مردم سرزمین آریوبرزن را دریده و گرانی‌ها دمار از روزگار مردم درآورده و بی تدبیری دولت تدبیر و امید در کهگیلویه و بویراحمد هر روز بیشتر و بیشتر این استان نگون بخت را به ورطه سقوط نزدیک می‌کند، دوگانه علی کامرانی و علی پرواز با رویکرد و اعمال سطحی و حداقلی خود این زخم عمیق را کاری‌تر و این جسم ناتوان را هر چه بیشتر به سمت مرگ حتمی هدایت می‌کنند.
علی کامرانی با رویکرد منفعل پرخاشگر که یادآور اختلال شخصیت منفعل پرخاشگر است چنان عرصه را بر مدیران ارشد استان ما تنگ کرده که مدیران کل ادارات استان تمامی وقت خویش را مصروف حواشی ایشان نموده‌اند.
رویکرد این روزهای علی کامرانی که از حمایت حداکثری و تمامیت خواهانه علی پرواز برخوردار است فعالان و کنش‌گران سیاسی استان را به یاد تئوری مرد دیوانه ریچارد نیکسون می‌اندازد.
رویکرد ایشان اگرچه توانسته حواشی زیادی برای مدیران ارشد استان به وجود آورد اما هیچ شباهتی به مولفه های جریان اصلاح طلبی ندارد.
مولفه هایی چون خرد جمعی، مشارکت حداکثری، چرخش نخبگی، رواداری، تعامل و ... اگرچه در کشور ما خیلی وقت است که به فراموشی سپرده شده، این روزها در رویکرد علی کامرانی و علی پرواز به صورت عامدانه و جدی به کنجی وانهاده شده و این دو بزرگوار مدیریت استان را محلی برای عقده گشایی‌های کودکانه خویش قرار داده و مدیریت کوتوله استان را به قهقرا برده‌اند.
توپ و تشرهای علی کامرانی بر سر مدیران ارشد استان جهت گماردن نزدیکان خویش در مدیریت استان رویکردی دقیقاً منطبق بر رویکرد مَد مَن یا مرد دیوانه ریچارد نیکسون رئیس جمهور سابق آمریکا است.
در این میان اگرچه بر رویکرد و رفتار سیاسی دکتر کامرانی حرجی نیست اما تحلیل گران امر مدیریت و سیاست هاج و واج مانده‌اند که چرا و به چه دلیل علی پرواز اینگونه بی محابا و آشکارا امر مدیریت استان را به دکتر کامرانی واگذار کرده‌اند.
در این میان نکته‌ای که به ذهن متبادر می‌گردد منافع حزب مجمع نیروهای خط امام است که علی پرواز و دکتر علی کامرانی در آن عضویت مشترک دارند.
در این مسأله شک و شبهه‌ای نیست که اختلاف اساسی و ریشه‌ای و منحط سردسیری گرمسیری هر روز در استان ما دامنه دار و ریشه دارتر دنبال شده و این مسأله یکی از ریشه‌ای‌ترین محورهای عدم توسعه یافتگی استان می‌باشد.
با بررسی رویکرد این روزهای حاکم بر مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد و مشی معاونین استاندار بی خبر از همه جا، این نکته آشکار می‌گردد که در استانداری استان عده‌ای منافعشان در جهت دامن زدن به این اختلافات و این مسأله فرهنگی دامنه دار است.
معاونین و مدیرکل‌هایی که هر روز در جهت تضعیف کهگیلویه بزرگ قدم و قلم زده و منافع خود را در تضعیف کهگیلویه بزرگ می‌بینند.
در این میان اما جای بسی تعجب است که دکتر علی کامرانی با رویکرد منفعل پرخاشگر خویش با این معاونین هم داستان و هم قسم شده و ریشه فعالان و مدیران کهگیلویه‌ای را زده و آب بر آسیاب دشمن ریخته و دانسته یا ندانسته در جهت تضعیف کهگیلویه گام بر می‌دارد.
با بررسی وضعیت حاکم بر استانداری وقت کهگیلویه و بویراحمد نیک می‌بینیم که در این تیم مدیریتی چند تیم کوچک شکل گرفته که هر تیم به دنبال منافع خویش دست به اقداماتی سطحی و حداقلی و نابخردانه زده و در این میان تنها مسأله ای که در این مدیریت کوتوله محلی از اعراب ندارد مردم و توسعه استان است.
تیم‌های کوچک موجود با منافعی متضاد، که ادامه این مسیر هر چه بیشتر کردن شکاف سردسیری گرمسیری و نابود کردن منافع مردم و به قهقرا بردن مدیریت استان نگون بخت ماست.
فعالان و کنش‌گران سیاسی دلسوز مردم و توسعه استان باید به طور جد به این مسأله ورود کرده و اجازه ندهند تا این دوستان، مدیریت استان را به ورطه نابودی کشانده و این فقر عمیق و این مردم نگون بخت را بیشتر و بیشتر به قهقرا برده و عرصه را بر مردم تنگ نمایند.
بلند شو و دوباره ورق بزن شب خود را
بلند شو و دوباره به مرهمی بتکانم
تو آن طلیعه سرخی که بامداد امیدت
دوباره در سحری بر سریر جان بنشانم...