قبل از «آخوندی» باید استاندار و سه نماینده کهگیلویه و بویراحمد بازخواست شوند
21 اسفند 1396 ساعت 6:24
متن ارسالی
سقوط پرواز تهران-یاسوج فعلاً یکی از حوادث غمبار در ۹۶ پرحادثه بود که موج عظیمی از همدردی ملی را ایجاد کرد. اولین حادثه از این دست نبود و متاسفانه آخری هم نخواهد بود و هیچ امیدی هم به بهبودی اوضاع و عدم تکرار این اتفاقات با این سیاستها و سبک مدیریت هم نیست. البته مردم در حد وسع خود همراهی خوبی در این حادثه با خانوادههای مصیبت دیده داشتند اما بهانه نوشتن این مطلب سوءاستفاده مداوم در سطوح مختلف مدیریتی و حتی گروهها و محفلهای سیاسی است که برازندهترین عنوانش همان لاشخوری سیاسی است. به طوریکه به هنگام چنین حوادث و اتفاقات ناخوشایندی که همبستگی عاطفی عمیق و خالصانهای در بین مردم ایجاد میشود متاسفانه مدیریت بحران تبدیل به مدیریت خودنمایی تبلیغات و سواستفاده های سیاسی و یا بالا بردن آمار عملکردی نداشتهشان است که تبدیل به سنتی مدیریتی شده است.
خیلیها با وجود قصور در وظایف اداری خود و اینکه هنوز بعد از دو هفته یک گزارش درست و حسابی به مردم ندادهاند چون اساساً کاری از پیش نبردهاند مدام به میان خبرنگاران میآیند و جوری حرف میزنند که انگار یک عملیات بزرگ و بی نظیر را با موفقیت به سرانجام رساندهاند. بی مدیریتی در مجموعه استانداری و بهویژه شخص استاندار و معاون عمرانی ایشان و مدیرکل بحران موج میزند و این سه از ارائه یک گزارش کار ساده هم تاکنون عاجز بودهاند و معلوم نیست به چه کاری مشغولند و این همه بودجهی تخصیص داده شده و امکانات و تجهیزاتی که به استان آمده مانند لباسهای گران قیمت کوهنوردی آیا در جای درست توزیع میشود یا خیر!
اگر قرار است اینهمه ضعف و انفعال در مدیریت یک حادثه وجود داشته باشد پس اساساً ستاد بحران برای چیست اینهمه بودجه چرا به چنین ستادی اختصاص داده میشود و چرا باید مدیرکل این ستاد حقوق بیشتری از سایر قسمتهای استانداری دریافت کند؟ ذکر این موارد یک فرصت جدا میطلبد و البته هیچ امیدی هم برای بهبود وجود نخواهد داشت اما بازگو نکردنش قطعاً این عارضه مزمن عمیقتر خواهد کرد. این استاندار نه اولین از این مدل است و نه آخرین ما هم قصد نداریم همه تقصیرات را بر گردن وی بندازیم بلکه بر این باوریم همه از تهران استان از مدیران و مسوولین گرفته تا ما مردمان عادی در عادی شدن چنین سوانحی مقصر هستیم و بر این باورم که هیاهوی نمایندگان هم استانی در موضوع استیضاح وزرا برای التیام دردهای مردم نبود و حل مشکلات بنیادی حوزه حمل و نقل نبوده که بیشتر یک شوی مضحک برای خودنمایی و مدیریت عاطفی این سانحه در راستای منافع شخصی و گروهی بوده تا گروه گروه بر اساس همان مرزبندیهای مبتذل جا افتادهی منطقهای در زیر پتو و با گوشیهای لمسی و اسمهای مستعار به جان هم بیفتند که فلان نماینده بیعرضه و معاملهگر است چون نامه استیضاح را امضا نکرد و این گروه به آن یکی هم حمله کنند که هر چه دارد از دنا دارد و الان هم دنبال تسویه حساب منطقهای است. اگر قرار بر استیضاح کسی باشد به نطر من قبل از آخوندی و ربیعی باید نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس و مدیران بازخواست شوند همان سه نمایندهای که هر سه روابط خوبی و گاهاً خانوادگی با پیمانکاران جادهها دارند و حتی نماینده کهگیلویه و بهمئی که صدای فریادش علیه وزیر راه گوش عالم را کرده است خود پیمانکار جادهای بوده است که مدام شاهد تصادف و کشتن شدن تعدادی هستیم. کاش هاشمی پور توضیح میداد چرا با انهمه بودجه وضعیت این جاده این گونه است و بعد به فکر استیضاح وزیر میافتاد.
سایر سیاسیون هم فقط چشمشان به دهان اربابان تهران نشین بود که آنها چه میکنند و چه تصمیم میگیرند و گوشیها آماده تا کاروان فاتحه خوانی راه بیندازند و با همان کت و شلوارهای اتو کشیده به این خانه و آن خانه روند.
جمعی از آنها هم در تهران در جلوی مسجد نور مراسم گرامی داشت صرفاً دنبال ژستهای آنچنانی و دنبال لحظهای تا شاید در لحظه عبور لاریجانی یا محمود صادقی در آن پشت زمینه عکس بیفتند و به همان عکس هم به عنوان یک مدرک از سیاسی بودن خود در تاریخ بنازند.
کسانی که با لابی و روابط محفلی عضو هلدینگ های اقتصادی شدهاند و بعد هم در تلگرام و اینستا علیه فساد صحبت میکنند. گروهی از همین هلدینگ نشین ها زحمت کشیند و جهت عرض تسلیت به یاسوج آمدند و البته کاش روشن میشد با بلیت شخصی امدند و یا با پول و بودجه بالای موسساتشان. بعد هم شروع به مصاحبه کردند که باید فلان کرد و بهمان ولی گویی از یاد بردهاند که خود هم روزی مدیر بودند در همین استان و اگر تقصیری است یکی از مقصرین اصلی خودشان هستند.
حکایت رسانهها مشابه همین وضع است برخی هستند که البته بسیار انگشت شمارند دغدغه دارند وشبانه روز در پی خبرند اما برخی هم فقط دنبال عکس گرفتن از دوستان و مدیران و ارسال لینک این عکسها در گروههای مجازی هستند و رسانههای ما هم شده است عکس یادگاری مدیران و کامنتهای فدایت شوم و قربانت شوم.
گذر زمان زوایای این حادثه را نیز بیشتر روشن خواهد کرد..
----------------
حسنپور
کد مطلب: 324811