کبنانیوز - چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید، گفتاری با حاج آقا موحد

چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید، گفتاری با حاج آقا موحد

علی محمد شفاعت خواه
مطلبی را با عنوان «قدرت سناتور و آشفتگی نوسیاسیون»[کلیک کنید] در این سایت خبری منتشر شد که یکی از مخاطبان کبنا به آن پاسخی داده که از منظر خوانندگان گرامی می‌گذرد؛

استان کهگیلویه و بویراحمد که به عنوان کوچک‌ترین استان کشور با حدود یک درصد مساحت کشور اشتهار دارد اما همین دیار و سرزمین داری ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بشماری اعم از ثروت‌ها و منابع روزمینی و زیر زمینی همچون نفت، گاز، رودخانه‌های قابل شرب، و آثار باستانی‌های بیشمار و جاذبه‌های توریستی و اکو توریستی وافری می‌باشد.
برای محرومیت و نارسایی‌های این دلایل و مؤلفه‌های زیادی از سوی صاحب نظران و کارشناسان مطرح می‌باشد که گاه انسانی، گاه شرایط جغرافیایی و گاه هم تاریخی می‌باشد.
در شرح تاریخی اینکه استان ما هنوز دوران نوجوانی را مطرح می‌کند همه متفق القول هستند که هنوز افراد و اشخاص این دیار به صورت شناسنامه داری با هم امتزاج نشده‌اند و بر سر عناوین کلیشه ای با هم گلاویز می‌شوند (مانند مطرح شدن تغییر نام استان که منجر به درگیری و لفاظی بی مورد و شاید منطقی شد، که آنهم نسیمی بیش نبود و به باد فراموشی سپرده شد) اما دو مؤلفه دیگر یعنی انسانی و جغرافیایی بیش از مورد دیگر نقش دارند در حوزه انسانی شاید که نه حتماً یکی از معدود اشخاصی که هنوز دستی بر آتش دارد و در گذشته رل بی بدیلی در حوزه کهگیلویه چهار گانه ایفا کرد حاج آقا موحد بود که در هیچ کنش و واکنشی نه حاضر به بحث و مناظره و پاسخگویی پیرامون عمکرد ۱۶ ساله خود در هیچ گونه همایش‌ها و اکسیون های برگزار شده چه در سطح استان و شهرستان و یا پایتخت و دیگر شهر نشده است.
اما با کمال تأسف در جهت مانع تراشی برای عملکرد نماینده زحمت کش و خدوم حال حاضر کهگیلویه چهارگانه و یا سیاه نمایی و نا امید کردن مردم از هیچ کوششی توسط قلم به دستان نارس و فاقد استراژی نزدیک به اردوگاهش دریغ نشده است.
معلوم هست که این آقایان و شاید خانم‌ها برای اینکه از هر راه مواصلاتی شهر دهدشت که بخواهند به سفر بروند پروژه‌های عمرانی در دست احداث بد جوری به ذوق آن‌ها بر می‌خورد. به سمت بهبهان که حرکت کنند پروژه آبرسانی به چهار شهر با ماشین آلات و بالای دو صد نفر مشغول به کار و یا احداث نیروگاه برق در کنار سد کوثر در سمت سوق آسفالت و رفت و برگشت کردن جاده واصل دهدشت- سوق، در سمت چرام هم رفت و برگشت کردن جاده دهدشت، چرام و در هنگام خروج از سمت چرام آغاز شروع بکار فسفات معطل مانده پنجاه ساله چرام (با اشتغال ۶۰۰ نفر مستقیم) در سمت سوی تنگ سپو گرد خاک ناشی از خاکبرداری عملیات پتروشیمی و همچنین سیمان سپو با اعتباری حدود بیست میلیارد تومان فاینانس، و از همه مهم‌ترین جاده ملی و گره گشا و استراتژیک دهدشت، پا تاوه این بار از سمت یاسوج که سال‌ها بود معطل مانده بود، و یا با سفر به دیشموک و قلعه رئیسی و دیدن پروژه گاز رسانی به این دو شهر و یا با سفر به لیکک و پروژه آبرسانی از سد کوثر و یا احداث نیروگاه برق و یا احداث سد مارون ۲ که به تصویب هیأت دولت و ابلاغ آن به وزارت نیرو در بخش زیرنا و اضاف بر این‌ها رهسپار کردن مؤسسات و نهادهای خیره همچون بنیاد برکت که موجد و فراهم آوردن طرح‌های و پروژه‌های مهمی همچون مدرسه و درمانگاه و از همه مهم تر قرار دادن شهرستان لنده به عنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی از سوی این نهاد (برکت) تنها فهرستی از اقدامات اولیه حاج عدل هاشمی این نماینده محجوب و خستگی ناپذیر هست این در حالی است که کشور ونظام از هر جهت تحت شدیدترین تحریم‌های شدید کشورهای غربی قرار گرفته و دولت برای تأمین ارز لازم جهت پروژهای عمرانی و غیره دچار مشکل می‌باشد.
برای نشان دادن و کشیدن اطلس خدمات حاج آقا موحد لازم نیست که از لنین و مهندس بازرگان مطلب و جمله بیاورید تا سطح سواد خود را برای قالب کردن مطالب خود به مخاطبان به رخ آن‌ها بکشید لازم هست راستی حسینی و در حضور دانشجویان و اساتید در یک محیط آرام و بدون حب و بغض از حاج آقا موحد جهت عملکرد شانزده ساله‌اش پرس و جو و بازخواست کرد و پرسید کدام طرح و پروژه عمرانی و صنعتی در دوران شما به ثمر نشست که باعث گشایش و ایجاد اشتغال در زندگی جوانان شهر شد.
چرا حقآبه سد مارون را به راحتی به دیگر استان‌ها هبه کردید، چرا امتیاز سیمان شهرستان کهگیلویه را به راحتی به یاسوج واگذار کردید، آیا رساندن برق به مناطق فاقد و پروژهای جاده کشی و آبرسانی باید شانزده سال طول می‌کشید (این در حالی است که اگر صدق بر ادعای ایشان داشته باشیم که واقعیت کاملاً مغایر با ادعای ایشان هست)
چرا شما در بیشتر جلسات اداری استان شرکت نمی‌کردید و اکثر مواقع غایب بودید تا اینکه سهم کهگیلویه از تقسیم بودجه به مقدار ناچیزی برسد این در حالی بود که حاج عدل برای اولین بار موفق سهم شهرستان بهمئی را از درآمد نفت از گچساران جدا کند بطوریکه بالای بیست میلیارد تومان به این شهرستان از درآمد دو در هزار نفت (یک و دویست میلیارد فقط به شهرداری بهمئی) رسید.
این در حالی بود که در دوران حاج آقا موحد بهار پروژه‌های عمرانی بود به طور مثال پروژه عظیم پارس در منطقه عسلویه رقم خورد در حالی که پتروشیمی دهدشت که قرار بود هزار روزه به بهره برداری برسد تازه با همت حاج عدل عملیات خاکبرداری آن در حال اتمام هست.
و صدها پرسش و سئوال دیگر که به دلیل اطاله کلام از آن معذوریم، در پایان ذکر این نکته لازم میدانم که برای برون رفت کهگیلویه بزرگ باید وحدت در عین کثرت داشته باشیم و منافع و منابع عمومی را فدای امیال شخصی و گروهی خود نکنیم و از همسایه متمول و صنعتی خود یعنی اصفهان و اصفهانی‌ها یاد بگیریم که تا منافع و مصالح و نفع عمومی اصفهان پای کار باشد برایشان اصول گرا، اصلاح طلب، مغازه‌دار، کارفرما و کارگر و پیمانکار و ... برایشان مهم نیست همه پشت سر هم و کمک یار هم‌اند به همین دلیل هست که اصفهان همیشه آوانگارد چه در سهم از صنعتی شدن و بودجه و چه چینش وزرا هست، با احترام فراوان