کبنانیوز - ضرورت ماندن «خادمی» در کهگیلویه و بویراحمد

حمید پورحسینی
بعد از ۳ سال و ۱۱ ماه و و ۱۶ روز زمزمه‌هایی از رفتن خادمی از استانداری کهگیلویه و بویراحمد به گوش می‌رسد.
البته این رفتن به معنای عزل و برکناری نیست بلکه همانگونه که پیش بینی می‌شد سیاست دولت مبنی بر جابجایی استانداران و از سوی دیگر رضایت از عملکرد سید موسی خادمی حالا او را به عنوان گزینه در یک منصب حداقل برابر با جایگاه فعلی مطرح کرده است.

شکی نیست که برای هر کهگیلویه و بویراحمدی ماندن در این استان و کار در آن اولویت داشته باشد ولی نگاهی به جغرافیا و وضعیت اقتصادی استان لرستان به عنوان استانی که در روزهای اخیر به عنوان مقصد بعدی سید موسی خادمی از آن نام برده می‌شود و هم چنین موقعیت کریدوری این استان بیانگر اهمیت و جایگاه بالای لرستان است پس خیلی ساده می‌توان نتیجه گیری کرد که رفتن خادمی موئد توانایی و رضایت از عملکرد وی از یک طرف و از طرف دیگر قرابت‌های فرهنگی و تاریخی دو استان لرستان و کهگیلویه و بویراحمد است.
هنوز این گمانه زنی تایید نشده است ولی به نظر می‌رسد حتی اگر لرستان مقصد بعدی خادمی نباشد وزارت کشور بی میل به جابجایی وی در یکی دیگر از استان‌ها نباشد.
از اینکه یک هم استانی توانسته است رضایت و تاییدیه وزارت کشور را بعد از چهار سال کار در یک منصب پر حواشی و آنهم در یک استان با بافتار و ساختار خاص به دست بیاورد موجبات خوشحالی است اما واقعیت دیگری که نباید به سادگی از کنار آن گذشت نیاز کهگیلویه و بویراحمد به ماندن خادمی است.
اظهار نظر نمایندگان استان در مجلس در حمایت از خادمی و موافقت بر ماندن وی به همراه اعلام حمایت بسیاری از جریان‌ها و تشکل‌های سیاسی اصلاح طلب در استان خود به خوبی بیانگر ضرورت ماندن وی در استان است.
اگر چه او تا همین تاریخ توانسته است در دوران بی ثباتی مدیریت‌ها یک عمر طولانی مدیریتی را در یک جایگاه حساس به ثبت برساند اما وضعیت و آشفتگی سیاسی به همراه ظهور مدعیان جدید در عرصه مدیریتی استان دورنمای نامشخصی از دوران بعد از خادمی در استان را در ذهن پدید می‌آورد. اگر چه ما کماکان شاهد پدیده زشت قوم گرایی که از سال‌های پیش نضج گرفته است در استان هستیم ولی در این چند سال تلاش شد که یک توازنی به وجود اید و حال با امدن یک استاندار جدید مشخص نیست که این بازی به چه سمتی برود و قسمت خطرناک بازی هم زمانی است که استاندار بعدی مبتلای بازی گران این بازی شده و در یک سمت بازی قرار بگیرد.
تکلیف طرح‌ها و برنامه‌ها در حوزه سرمایه گذاری و اقتصادی که بسیاری از آن‌ها در ابتدای راه هستند موضوع دیگری است که ضرورت ماندن خادمی را دو چندان می‌کند و قطعاً هیچ کس جز خود ایشان نمی‌تواند به خوبی آن‌ها را پیگیری و به سرانجام برساند.
خادمی از ابتدا تا امروز موافقان و مخالفانی داشته است و لی بدون شک موافقان او امروز بعد از چهار سال بر خلاف بسیاری از مدیران در این کشور بیشتر از مخالفان اوست و اگر هم امروز مخالفی وجود دارد بخشی از ان طبیعی است و بخشی هم قطعاً ناشی از منافع است که ممکن است انها گمان کنند در دوران خادمی از بابت تامین منافعشان متضرر شده‌اند و حال در بعضی گروه‌های تلگرامی و یا پیج های اینستاگرامی حرف‌هایی می‌زنند ولی این اظهارات و مخالفت‌ها تنها نظر درصد پایینی از جامعه می‌باشد.
یک دلیل بسیار ساده برای چانه زنی بر ماندن خادمی همین اعتماد وزارت کشور و قصد این وزارتخانه بر استفاده از خادمی در یک استان وسیع تر و پر جمعیت تر باشد. پس مطابق منطق ما هم باید به این راحتی اجازه ندهیم این ظرفیت از دست رود و در حالی که کارها با آرامش و با برنامه قبلی در حال جلو رفتن است کار متوقف شود.
به هر حال آنچه که روشن است خادمی عزل نمی‌شود و بر عکس ارتقا خواهد گرفت ولی ناروشن بودن اینده و بلاتکلیفی سیاسی خطر بزرگی است که باید مراقب عواقب آن بود و نیروهای اصلاح طلب حواسشان باشد که این برهه حساس سبب ایجاد اختلاف و تشدید دودستگی‌ها نشود به‌ویژه که ممکن است نمایندگان مجلس به جهت حضور در تهران تصمیم گیرندگان نهایی باشند.