کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

دردنامه‌ای برای هوشنگ صیدالی

21 مرداد 1396 ساعت 18:44


یکی از مخاطبان کبنا به نام «فرهاد حقیقت‌جو» مطلبی را خطاب به مدیرعامل شرکت نفت و گاز گچساران نوشته است که در ادامه می‌آید؛

هوشنگ صیدالی را می‌توان یکی از چند مدیر بر‌تر قلمداد کرد. اگر پیشنه مدیریتی وی در استان کهگیلویه وبویراحمد را نظاره گر باشیم، پیشرفت‌ها و تحقق برنامه‌هایی را می‌توان در کارنامه وی برجسته دید که نام «هوشنگ صیدالی» را به راحتی می‌توان در زمره حتی مدیران بر‌تر کشوری گنجانید.
آری... شاید به کار بردن کلماتی که پایانش با کلمه‌ای منفی (بود) به پایان می‌رسد باورش سخت باشد ولی باید پذیرفت حضور این مدیر قابل و هر مدیر دیگری در بازی افرادی و با نقش متفاوتی به نام مدیرعامل شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران باختی پیش بینی شده را برای وی درآینده‌ای نه چندان دور رقم خواهد زد.
سوابق مدیریت در شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران در چند سال اخیر نشان داده است که مدیرانی که بر مسند این پست مهم تکیه زدند نادانسته خود را در باتلاق بازی‌های سیاسی شخصیت‌ها ذی نفوذ گرفتار شدند.
مسبوق به سابقه است که بعضی مدیرانی که قبل از «هوشنگ صیدالی» پای بر این عرصه گذاردند از خود کمترین اراده مدیریتی را نداشته‌اند.
از نزدیک‌ترین و برجسته‌ترین مدیرانی که در بازی سیاسی این ذی نفوذ برجسته خود را بازنده در این میدان دید، مهندس امین محمدی بود.
مهندسی که الفبای مهندسی را مقابل کتابچه سهم خواهی سیاستمداران، سیاست باز، به راحتی فراموش کرد و نتوانست آنگونه که باید جایگاه رفیع و قدرتمند نفت را نگاه دارد.
وقتی مدیریت شرکتی به پهنا و بزرگی یک خاورمیانه، اراده تعیین مدیران و پائین‌ترین افراد شرکت را از خود نمی‌بیند و با لیست آماده‌ای از سوی ذی نفوذان سهم خواه، روبرو می‌شود، که چه افرادی باید در چه سمت‌ها و پست‌هایی نشانده شود باید گفت جامعه مهندسین نفت باید برای این روزهای نفت و گاز در گچساران پارچه سیاه به جای شعله قرمز و آتشین نفت را بر سر در نفت جای داد.
برادر گرامی و ارزشی، شما خدای نکرده در اندازه‌هایی مدیرانی نیستید که خود را مقروض به سهامدارانی کنید که به راحتی به خط قرمز انقلاب و رهبری دهان کج می‌کنند و حتی به خود اجازه نمی‌دهند آن حرکت شنیع و کودتای نافرجام ۸۸ را با کلماتی کوتاه محکوم کنند، پس برادرم هوشنگ صیدالی به شدت شما را از این قاعده بازی در زمین خودی سفارش به مراقبت از جایگاه خود می‌نمایم.
برادر عزیزم جناب صیدالی اگر سخت است بخشیدن عطای این مدیریت، به لقایش، اگر سخت است برگشتن از راهی که از ابتدا، بی‌راهه بوده است، اگر سخت است پذیرفتن، ناپذیرفته‌ها، ولی شما را به حقوق حقه مردمی که راهی ندارند، سوگند، جوانانی که شغلی ندارند، سوگند، مادران و پدرانی که در این ابر مخزن نفت قامتشان از بی‌توجهی خمیده، سوگند، سر و قامتانی که کمتر از یک سال در مخزن بی‌اکسیژن عدالت در نرگسی مظلومانه جان باختند تا پس از مرگشان به استخدام بهشت درآیند سوگند، به جوانان لبنان، رادک سوگند، به اشک‌ها و لبخندها سوگند، نگذارید شما هم مانند برخی با لقب دست نشانده‌ای در این شهر به در کوی برزن آن به یکدیگر نشان داده شوید، نگذارید بگویند این مدیر هم مانند برخی مدیران قبل چشمانش به انگشتان سهم خواهانی پیوند خورد است که ازخود اراده‌ای جز لبخند تسلیم ندارد.
در جلسه تودیع ومعارفه شما شعری خوانده شد که بی‌گمان برای روز پایانی شما در این پست صرف خواهد شد، (صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت)
مردم گچساران مدیران نفتی فرمایشی را هیچگاه در حافظه خود فراموش نخواهند کرد، مردم گچساران در نفت مدیری را می‌خواهند که در فعل واراده تغییر را به خوبی صرف کرده باشد.
فراموش نکنید دیوار‌ها موش دارند و همه تبادلات گفتاری و رفتاری شما را ضبط و در تاریخچه خود بایگانی می‌کنند، نیاید روزی که آن حافظه مقدمات حذف شما ازدیدگان مردم ستم دیده گچساران رغم به شکلی ناشایست رقم زند.
برای یک بار هم که شده بیاید در نفت و گاز گچساران اراده یک مدیرنفتی را بر سهم خواهانی که این شهر را در قبضه خود دارند و برای هر آنچه که ارتباطی به آن‌ها ندارد تکلیف معین می‌کنند نقش آموزگاری فراموش نشدنی را در لباس یک مدیر نفتی با استقلال ایفا کنید و درسی فراموش نشدنی به زیاده خواهی آنان بدهید.
شاید شما را در مقابل این بازگشت استقلال به حوزه نفت از دایره خود حذف کنند ولی مطمئن باشید در حافظه مردم ماندگار خواهید شد.
جناب صیدالی، پدر شما جزء مدیران نفتی بود که نفت را از مستعمره غرب و استکبار آزاد کرد و ملی شدن آن را به مردم زجر کشیده‌ای هدیه داد که لذت بهره از نفت را عده‌ای سهم خواه و رانت خوار برای خود و کشور‌هایشان قبضه کرده بودند.
آیا شما خواهید توانست مدعی ملی شدن نفت گچساران در پایان کارنامه مدیرتی خود برای مردم زجر دیده و کشیده گچسارانی باشید که جوانان شایسته آن سهمی اندک درآن دارند؟
آیا خواهید توانست لیست‌های مدیران خود را خود تهیه  و در پاکتی در بسته به رئیس دفترتان اعلام نمائید؟
آیا خواهید توانست بر پاکت‌های سهم خواهی عده‌ای زیاده خواه مهر برگشت زنید؟
اگر توانستید فقط به گوشه‌ای از این پرسش‌ها در ضمیر ناخودآگاه خود پاسخ دهید راهی را در آن گام گذارده‌اید که راه عدالت خواهی مردم شهرستان گچساران است، اما اگر برای حل این پرسش‌ها صورت آنان را پاک نمودید، بدانید آنگونه که مدیرعامل اسبق از این شهر خواهید رفت.
با استمداد از ایزدمنان برای شما پایانی را در این پست آرزو می‌کنم که در نسخه‌ها ی نامه رسان نزدیک و، وابسته به سهم خواهان سیری ناپذیر، آنچه برای دیگران پیچده شد، برای شما پیچده نشود و امید آن می‌رود چشمان و گوش خود را همانند گذشته بیش از پیش به سیاسان سیری ناپذیر و بدخواهان استقلال نفت و گاز گچساران نسپارید، و نگذارید عاقبت نفت و گاز گچساران مانند، زندگی شکست خورده‌ای قلمداد شود که راهی به جز پیوند مجدد با مدیری جدید، برای آن باقی نماند.


کد مطلب: 266430

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/266430/دردنامه-ای-هوشنگ-صیدالی

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1