خادمی میماند یا میرود؟
19 تير 1396 ساعت 18:45
گروه سیاسی کبنانیوز در خصوص مسائل مختلف سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد مطالبی را به صورت گزارش میدانی و تحقیقاتی برای اطلاع مخاطبین گرامی انتشار میدهد، این مطالب بدون شک با نقص و ایراد همراه است، مخاطبین گرامی میتوانند با انتشار یادداشتهای خود نوشتارهای که در پی میآید را نقد یا تأیید نمایند.
خیلی پیشتر از آنکه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و هیجان آن شروع شود بحث «رفتن» و یا «ماندن» سید موسی خادمی سوژه داغ محافل سیاسی و رسانهای استان بود. برخیها حتی قبل از مهرماه ۹۲ که مراسم معارفه خادمی برگزار شود خواستار «نیامدن» او شدند و وقتی هم که اعترضات و فشارها کارگر نیفتاد شروع به فشار برای «رفتن» او کردند و حتی مدعی شدند که در خوشبینانهترین حالت عمر مدیریت خادمی به یک سال و حتی شش ماه نخواهد رسید. فشارها شروع شد ولی خادمی نه تنها یک سال که در یک رکورد کم سابقه عمر استانداریاش را به چهار سال رساند و هیچ بعید نیست بیشتر هم عمر بکند.
اوج انتقادات از خادمی و تلاش برای «رفتن» او از استان به سفر رئیس جمهور در سال گذشته به یاسوج بر میگردد. به گونهای که در سخنرانی رئیس جمهور جمع قلیلی از مخالفین او تلاش داشتند با شعار «استاندار قوم گرا نمیخوایم نیمخوایم» و بالا بردن برخی پلارکاردها علیه خادمی اعتراض خود را به روحانی و تصمیم گیرندگان اطراف او برسانند اما آنها نه تنها موفق به این کار نشدند که با واکنش تند سایر نیروهای از قبل آماده شده از سوی ستاد مردمی استقبال از رئیس جمهور مواجه شدند و برخی از معترضین هم خیلی زود مجبور به تکذیب و انکار حضور خود در آن جمع اعتراضی شدند.
استقبال خوب مردم از روحانی اندک شانس مخالفین خادمی برای «رفتن» او را نقش بر آب کرد هر چند مدتی بعد قادر لاهوتی یکی از شخصیتهای اصلاح طلب کهگیلویه در یک نشست شبانه در خانه خود با تندترین الفاظ به روحانی، رحمانی فضلی و خادمی حمله کرد و به گونهای سخن گفت که گویا قصد حمایت از روحانی در انتخابات دوازدهم را ندارد.
شروع انتخابات و دو قطبی سیاسی شدید در ان تکلیف همه را پیشاپیش روشن کرد و لاهوتی نیز در ستاد حاضر شد تا حمایت خود از روحانی را اعلام کرده باشد.
معرفی رئیس ستاد روحانی یکی دیگر از بزنگاههایی بود که برخی آنرا در «ماندن» و یا «رفتن» خادمی موثر میدانستند. هم خادمی و تیم اطرافش نسبت به این مسئله حساس بودند و هم سایر گروهها و نمایندگان مجلس.
در نهایت این مهم به سید ضیاءالدین رضا توفیقی رسید کسی که در ابتدای شروع به کار خادمی از مخالفان سرسخت او بود.
گفته میشود موسی خادمی با توجه به نفوذی که در دولت داشت و روابط نزدیک با محمد شریعتمداری از این حکم حمایت کرده بود.
مخالفان شخص خادمی در بحبوحهی انتخابات نیز دست از سر او برنداشتند و طی سخنان و یا مقالاتی اظهار داشتند که اگر رای روحانی در استان خوب نباشد مسئول مستقیم آن استاندار و تیم مدیریتی اوست.
سید باقر موسوی طی سخنرانی در آخرین روز از تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در نبش خیابان معلم جنوبی در اجتماع طرفداران روحانی که جمعیت مراسم جلوی ستاد رئیسی را به حاشیه برده بود با نیش و کنایه شرط و شروطهای زیادی برای حمایت خود از دولت گذاشت و تلویحا به بسیاری از عملکردها که احتمالا نوک آن متوجه موسی خادمی بود انتقاد کرد.
اما خادمی و بسیاری از مدیرانش بر خلاف عمکرد ضعیف برخی از همین مدیران در طول چهار سال گذشته به تکاپو افتادند و در ستاد و سخنرانیها بویژه سخنرانی اسحاق جهانگیری در مصلی یاسوج حاضر میشدند.
حضور شخص خادمی در مراسم استقبال از جهانگیری و عکسی که او را در حال پایین آمدن از پلههای هواپیما در معیت معاون اول رئیس جمهور نشان میداد اعترضات شدید صفدر پناهی رئیس ستاد رئیسی در استان را در پی داشت و شیخ کماکان ول کن معرکه نیست و خواستار رسیدگی به این به ظن خود تخلف انتخاباتی است.
روحانی بر خلاف بسیاری از پیش بینیها در استان کهگیلویه و بویراحمد اول شد این در حالی است که رئیسی در ۷ استان کشور اول شده بود. پیش بینی میشد در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری بواسطه شرایط اقتصادی و معیشتی مردم و رای روحانی در انتخابات سال ۹۲ در این دو استان که بعد از محسن رضایی دوم شده بود این بار نیز دوم شود.
رای اول به روحانی آنهم با اختلاف کم با دو تعبیر مختلف در استان مواجه شد برخی این اتفاق را یک موفقیت برای طرفداران روحانی میدانستند و برخی با توجه به اختلاف کم آراء انرا یک شسکت میدانستند. موافقان و مخالفان خادمی تعابیر مختلفی نسبت به حالتهای بالا داشتند. برخی از مخالفان معتقدند که این اتفاق یعنی اختلاف کم آراء یک شکست و نتیجه عملکرد ضعیف خادمی و تیم مدیریتی او میدانند. برخی از مخالفان خادمی نیز اگر چه این اتفاق را یک موفقیت میدانند اما انرا نتیجه تلاشهای ستاد و البته رای خودجوش مردم میدانند و معتقدند استاندار و مدیران در آن نقشی ندارند.
موافقان خادمی بر عکس مخالفان معتقدند این اتفاق و این رای دقیقا یک موفقیت بزرگ برای روحانی است و نتیجه عملکرد و فعالیتهای مدیران در استان بویژه نزدیک به انتخابات است و نقش چندانی برای سستاد و فعالیتهای آن قائل نیستند.
برخی از منتقدین نیز بر این باورند که بخش اعظم رای به روحانی در کل کشور یک اتفاق ملی و برآنید فعالیتهای مجازی و به صورت خودجوش بود و ستاد و یا مدیران در کل کشور نیز کمترین نقش را در این اتفاق داشتند.
با این اوصاف اگر قرار بر نمره دهی به خادمی باشد او در این انتخابات نمره منفی نگرفت و حالا با دو نمره خوب چه در استقبال از سفر روحانی به استان و چه در رای مردم استان به روحانی توانست کارنامهی خوبی از خو به جا بگذارد و وقتی قرار بود در صورت آراء کم روحانی آنرا به پای خادمی نوشت پس او در این رای بیشتر نیز نمیتواند بیتاثیر باشد..
با چنین موفقیتهایی چنین مدیری قطعا در چهار سال اینده نادیده گرفته نخواهد شد و دولت از ظرفیت او استفاده خواهد کرد اما اینکه درمسند فعلی «میماند» یا «میرود» موضوع پر چالش این روزهای کهگیلویه و بویراحمد است.
در مورد یک مدیر معمولا سه اتفاق میافتد یا ضعیف عمل میکند و عزل میشود و یا موفق است که یا ابقا میشود و یا ارتقا میگرد اما در مورد یک استاندارموفق رویه به چه شکلی است؟ در وهله اول این موضوع تصمیمی است که به مجموعه رئیس جمهور و معاونان نزدیکش و شخص وزیر کشور بستگی دارد. پس اینکه چه کسی وزیر کشور میشود تعیین کننده خواهد بود. اگر فضلی «برود» و مهمتر اینکه چه کسی «بیاید» و آن وزیر جدید با چه طیفی و یا نمایندهای در استان نزدیک باشد مسئله تعیین کنندهای است اما اگر فضلی «بماند» که این روزها بر خلاف اوایل زمزمههایی مبنی بر «ماندن» او به گوش میرسد شرایط کاملا به نفع استاندارانی از جنس خادمی خواهد بود.
«ماندن» فضلی لزوما به معنای «ماندن» خادمی در مسند فعلی نیست زیرا استانداران در یک استان بیش از یک دوره «نمیمانند» چرا که دولتها به حواشی و فشارها در استانها و انهم استانهای کوچک واقف هستند و ممکن است تصمیم به جابجایی بگیرند پس محتملترین حالت جابجایی است.
روزهای اخیر صحبتهایی در مورد گزینه بودن خادمی برای استان بوشهر به گوش میرسد و طبق برخی پیش شرطها اگر هم قرار بر ماندن خادمی در وزارت کشور باشد با توجه به سوابق خادمی و پیشتر حضورش در استانداری بوشهر اگر خادمی به آنجا «برود» استاندار خوبی نصیب بوشهر خواهد شد. ولی احتمالا خادمی به افقهای بلندتری نظر دارد او بیمیل به «رفتن» به تهران و حضور در مناصب بالای یکی از سازمانهای کشوری و یا معاونت برخی وزارتخانهها نیست خیلی از وزراتخانهها از جمله کشور، جهاد کشاورزی، صنعت معدن، راه شهرسازی و یا حتی سازمان گردشگری جاهایی است که خادمی ظرفیت حضور در آنها را دارد.
شرایط نامعلوم پسا خادمی و احتمال نفوذ نمایندگان در انتصاب استاندار بعدی سبب شده است خادمی امروز بیش از هر زمان دیگری حامی داشته باشد. از اولین کسانی که بعد از انتخابات دوازدهم از خادمی حمایت کردند دو نماینده بویراحمد و کهگیلویه در مجلس شورای اسلامی است که اولا انها از تعامل خادمی راضی هستند و میدانند چنین استانداری ممکن است تکرار نشود بویژه عدل هاشمی بعد از آن اشتباه استراتژیک حمایت دقیقه نود و احتمالا از سر ناچاری از رئیسی میداند استاندار بعدی به راحتی با او کار نخواهد کرد و خادمی بهترین گزینه برای اوست و دوم اینکه آنها از این هراس دارند که تاجگردون با توجه به نفوذش در تهران گزینه کاملا نزدیک به خود را معرفی نماید.
اخیرا نیز گفته میشود برخی اعضای ذی نفوذ ستاد روحانی در استان از خادمی حمایت میکنند چرا که آنها نیز بیم ان دارند یک نیروی ناهماهنگ با آنها سر کار بیاید.
تاجگردون هنوز موضع خاصی نگرفته است هر چند زمزمههایی شنیده میشود که او دنبال معرفی یک گزینهی نزدیک به خود از میان مدیران حوزه انتخابیهاش در استان است. ولی او هم اگر متوجه شود که یک گزینه از بالا و مستقل از او به استان بیاید قطعا از خادمی حمایت خواهد کرد هر چند بعید است وزیر کشور اینده بدون هماهنگی با تاجگردون کسی را معرفی نماید.
فعلا در عالم واقعیت هیچ خبری نیست و یک ماه دیگردولت جدید شروع به کار خواهد کرد و وزیر معلوم خواهد شد و حال وزیر از چه موقع شروع به تغییر استانداران خواهد گرفت و چه موقع نوبت استان ما خواهد شد ممکن است بیش از پنج ماه دیگر زمان ببرد.
شاید برای خادمی نیز رفتن منطقیتر باشد او تجربه خوبی از خود به جا گذاشت و هیچ بعید نیست گزینهی یک روز اصلاح طلبان کهگیلویه برای انتخابات مجلس باشد پس بیش از این ماندن سبب تخریب و فشار بیشتری خواهد شد و با توجه به اینکه بخش زیادی از جامعه بر حسب عادت منتظر تغییر هستند رفتنش پذیرفتنیتر است. البته مدیران او قطعا دوست ندارند خادمی برود چرا که رفتن خادمی میتواند پایانی برای عمر مدیریتی آنها باشد.
خادمی انقدر ماند و انقدر بدور از حاشیه و پر تعامل کار کرد تا امروز طرفدارانش بیشتر از مخالفانش در روز شروع به کارش باشد و این اتفاق معمولا کمتر در کشور برای یک مدیر رخ میدهد. امروز دیگر کسی بر اصلاح طلبی او حرفی ندارد، بر دغدغهمندی او و کار بلدیاش آنهم در اینجا حرفی ندارد، هر چند هنوز هم میتوان از زاویه انصاف بر او ایراداتی گرفت.
موافقان «ماندن» خادمی او را یک گزینه درس پس داده میدانند و معتقدند که با توجه به اینکه گزینه بومی جایگزین یا وجود ندارد و یا به سختی پیدا خواهد شد پس ناگزیر یک گزینه غیر بومی «خواهد آمد» و گزینه بومی هم نیاز به زمان دارد و این اصلا به مصلحت وضعیت فعلی استان نیست.
ولی مخالفان از اساس خادمی را قبول ندارند و او را ضعیف میداند و اولویتشان فعلا «رفتن» و صرفا «رفتن» خادمی است.
در قسمت بعد مقاله به وضعیت و احتمالات در صورت رفتن خادمی خواهیم پرداخت..
کد مطلب: 259511