کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

گفت‌وگو با یک پژوهشگر شاهنامه؛ هر ایرانی باید تاریخ کشورش را بسان مشخصات شناسنامه‌اش بداند

26 فروردين 1396 ساعت 0:04


پایگاه خبری کبنانیوز با «سیروس کریمی» نویسنده و پژوهشگر شاهنامه انجام داده که از منظر خوانندگان می‌گذرد.
به گزارش کبنانیوز از یاسوج، «سیروس کریمی» از نویسندگان و پژوهشگران شاهنامه است که پایگاه خبری کبنانیوز با او مصاحبه‌ای انجام داده که از منظر خوانندگان می‌گذرد؛
س) لطفا خودتان را برای مخاطبین این بنگاه خبری معرفی کنید؟
سیروس کریمی بختیاری هستم، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۴ در روستای کوچکی به نام «چرمهینه» از توابع استان چهار محال و بختیاری چشم به جهان گشوده و پا به عرصه وجود گذاشتم، دوران کودکی و نوجوانی ام در جوار گرم و صمیمی زنده یاد پدر بزرگوارم شکل گرفت ،در معیت این دهقان دانشور که به راستی نیمی از شاهنامه فردوسی را در حافظه داشت و بر تاریخ ایران نیز اگاه بود با شاهنامه فردوسی نیز آشنا شدم. نتیجه هم نشینی و تعالیم این پیر فرزانه تا کنون تالیف سه جلد کتاب گردید.
س) ممکن است تالیفات خود را معرفی کنید؟
بله؛ اولین تالیفم کتاب ((از افرینش تا یزد گرد )) چاپ سال ۱۳۶۷ است که تاریخ ایران باستان را با شاهنامه برابر نموده است ؛ چاپ سوم ان در انتشارات (( فروهر )) تا اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ پخش می گردد و در اختیار علاقه مندان خود قرار می گیرد.
س) هدف شما از تالیف و نام گذاری این کتاب چه بود؟
اولین پیام این کتاب این است که شاهنامه تراوشات فکری و ذهنی فردوسی نیست، بلکه تاریخ ایران باستان بوده (( خداینامه )) که فردوسی انرا از نثر به نظم آورد انهم از پیدایش بشر تا پایان ساسانیان و هیچگونه دخل و تصرف نیز در ان نداشته.
یکی نامه بد از گه باستان    /  فراوان بدو اندرون داستان
پراکنده در دست هر موبدی  /  از و بهره ای نزد هر بخردی
سخن هر چه گویم همه سفته اند /   بر باغ دانش همه رفته اند
اغلب چنین باور دارند که شاهنامه را فردوسی نوشته، جای بسی درد و تاسف و نگرانی است که هستند استادانی در دانشگاها که مدرس تاریخ هستند و کار مایه های فردوسی را در نظم شاهنامه نمی دانند، این مطلب اولین پیام کتاب است، دست کم برای ان دسته از استادان دانشگاه که تاریخ را تدریس می کنند برای جوانان  آینده کشور، شاید به فکر رفته و مطالعه نمایند.
پیام دیگر این کتاب این است که آنگونه که عده کثیری می اندیشند شاهنامه زندگی پادشاهان یا جنگ پهلوانان نیست ،فردوسی در بخش کیانیان بزرگترین پادشاه کیانی (( کیکاووس)) را به چالش می کشد.
می فرماید:
تو دانی که کاووس را مغز نیست
به تندی سخن گفتنش نغزنیست
بگوید همان گه پشیمان شود
به خوبی ز سر باز پیمانی شود
و در جای دیگر از زبان رستم به کاووس شاه می گوید:
تهمتن برآشفت بر شهریار  /  که چندین مدار اتش اندر کنار
همه کارت از یکدگر بدتر است /  ترا شهریار نه اندر خور است
بله: آنهایی که بر این باورند که شاهنامه جنگ پهلوانان است و فردوسی در شاهنامه اش جنگ این پهلوانان را به نظم آورده ، این افراد ظاهر قضیه را می بینند ، اما بدانیم که پهلوانان در شاهنامه هر کدام نماینده یا نمودی از یک تفکر یا قوم هستند.
کما اینکه رستم پهلوان نماد ملت ایران است و فردوسی شاهنامه را بخاطر رستم به نظم اورد . اسفندیار نماد مذهب است ، دیو نماد یا نماینده قومی پلید و کج اندیش و اختناق است . یا سیمرغ الهه دانش اندیشمندان جامعه است.
فردوسی در این مورد می فرمایند:
تو این را دروغ وفسانه مدان /  به یکسان روش در زمانه مدان
از او هرچه اندر خورد با خرد  /  دگر بر ره رمز و معنی برد
پس نتیجه میگیریم  شاهنامه زندگی پادشاهان و جنگ پهلوانان نیست، بلکه تاریخ ایران را از پیدایش بشر تا پایان ساسانیان برای ایرانیان و جهانیان از روی خداینامه به نظم اورده دومین تالیفم کتابی است بنام ما ایرانی هستیم ایین های ایرانیان باستان را بررسی نموده.
س) این کتاب حاوی چه پیامی برای مخاطبین خود است؟
بله بر اساس تحقیقات بعمل امده ایرانیان اولین قومی بودند که پی به وجود خالق برده و سپس خالق را شناخته و برای اولین بار (( اهورا مزدا )) نام نهادند پیام اور این اندیشه  زرتشت بود  این اندیشمند قرن، دین خود را برای ایرانیان و سایر پیروانش بر پایه ی سه اصل ،،پندار نیک ،گفتار نیک و کردار نیک قرار داد ، ایرانیان فرمان خدا را که بر پایه همان سه اصل استوار بود از راه های دریایی و خشکی به اقصا نقاط جهان رساندند و آتش را که بشر از ابتدا تا کنون یعنی عصر طهمورث (( اولین پهلوانی و تهمتنی )) که آهن را بوسیله آتش پالودند و ابزار جنگی برای مقابله با حیوانات وحشی ساختند تا به پدیده اتش باعث پیشرفت هایی در تکامل زندگی بشر گردیده از این رو ایرانیان آتش را مظهر وجود اهورا مزدا می دانند .اما عده ای به غلط و عده ای به عمد ایرانیان را آتش پرست عنوان می کنند و هنوز با ان همه اطلاع رسانی باز اشتباه خود را  مطرح می کنند. ایرانیان باستان و زرتشتی های امروز روزی پنج مرتبه یا پنج گاه صبح  - ظهر – عصر – مغرب – عشا خدا را نیایش و به پاس آفریده هایش ستایش می کنند.
کتاب ما ایرانی هستیم در خصوص موارد فوق مخاطب را اغنا می کند چاپ سوم این کتاب به عنوان هدیه نوروزی تا پایان اسفند ۱۳۹۵ پخش و مورد استفاده علاقه مندان قرار می گیرد.
کتاب سوم که نتیجه ی دوران جوانی ام تا به امروز هست کتابی به نام بختیاری و حماسه ملی با این عنوان که چرا و چگونه نقش موثر و تعیین کننده بختیاری ها در مشروطه انکار شد.
س) ایا این کتاب حاوی پیام خاصی برای مخاطبین خود هست؟
بله حتما: ببینید با به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط محمد علی شاه در سال ۱۲۸۷ خورشیدی مردم ایران به عنوان اعتراض به پا خواستند و بر علیه حکومت قاجار قیام کردند. سردار اسعدبختیاری با همت سایر مجاهدین و سواران بختیاری و حمایت و پشتیبانی علمای نجف که از طریق فتوا به سردار اسعد می رسید و به همراه آزادی خواهان اصفهان، شهر اصفهان را فتح نمود، اقبال الدوله حاکم اصفهان به سفارت روسیه پناهنده شد سردار اسعد برادر بزرگ خود صمصام السلطنه را حاکم اصفهان نمود و خود همراه با ۲۰۰۰ سوار بختیاری به طرف تهران حرکت نمود و تهران را فتح کرد . محمد علی شاه به روسیه پناهنده شد .طی جلسه ای با مشروطه خواهان و تایید علمای نجف احمد شاه ۱۲ ساله را بجای پدر نشاندند.
در همین اوقات تبریز ناامن گردید عده ای از اقوام غرب ایران به حمایت محمد علی شاه (( البته به تحریک روسیه و انگلیس )) خواستار برگشت محمد علی شاه شدند و شورش نمودند ستار خان و باقر خان برای آنکه جان سالم از مهلکه بدربرند آنگونه که در تاریخ آمده به سفارت عثمانی پناهنده شدند در این حین خبر ناامنی  و شورش در اذربایجان به اطلاع سردار اسعد رسید ، ایشان فرزند خویش جعفر قلی خان را با عده ای سوار بختیاری به تبریز گسیل داشت تا آشوبگران را سرکوب کند . جعفر قلی خان آشوبگران را سرکوب و سران انها را به تهران برای محاکمه فرستاد و در همین اوقات ستارخان و باقر خان را از سفارت عثمانی بیرون اورد همه این مطالب را که عرض کردم از زبان نویسندگان و مجاهدینی است که در نهضت مشروطه حضور فیزیکی داشته و بعد ها خاطرات خود را انگونه که دیدند در آثار خود نوشتند این نویسندگان متحدا در آثارشان اورده اند اگر بختیاری ها نبودند مشروطه هرگز در ایران پا نمی گرفت و تبریز نیز سقوط می کرد .
احمد کسروی تبریزی همه ی این مجاهدت ها را در تاریخ مشروطه خود که که ۳۰ سال بعد از مشروطه نوشته شد بنام ستارخان و باقر خان ثبت نموده و در کتاب ۱۰۰۰ صفحه ای خود تنها نیم سطر به حضور بختیاری ها اشاره کرده است . وقتی دکتر ملک زاده مورخ هم عصر او از ایشان سوال می  کند :چرا در کتاب مشروطه خود از مجاهدت بختیاری ها مطلبی نیاوردید احمد کسروی اظهار نمودند اگاه نبودم .
این پیام کتاب بختیاری و حماسه ملی است که پس از گذشت ۱۰۸ سال از چاپ کتاب مشروطه کسروی حقایق را روشن نمود و غبار صد ساله بر اوراق تاریخ ایران را زدود و خطاب به عملکرد کسروی می گوید : دانسته بود از روی غرض یا نادانسته بود از بی اطلاعی ، احمد کسروی تبریزی خطای بزرگی مرتکب شد که با حذف مجاهدت بختیاری ها در کتاب مشروطه خود بخش مهمی از نهضت بیداری ایرانیان را تحریف نمود .
چاپ دوم این کتاب به لطف خدا و استقبال کم نظیر مخاطبین و علاقه مندان به تاریخ مشروطه در اسفند ماه سال جاری ۱۳۹۵ پخش و به دست علاقه مندان خود می رسد.
س)چه کسانی برای تالیف و چاپ این کتاب شما را همراهی کردند؟
جواب: سزاوار می دانم در اینجا از همسرم تشکر کنم که چنین فرصتی را علیرغم  مشکلات زندگی به من داد تا دست به قلم نهایت قدردانی ام به ایشان را با یک بیت شعر از فردوسی به عمل می‌آورم که:
ایا مهربان سرو پیراسته  /   ز تو گشت طبع من اراسته
همچنین فرزندانم  داریوش – کیانوش –سروش و نازنین عزیزم که همواره بدلیل نبود من در کنارشان کمتر از مهر پدری برخوردار بودند ولی در دل و قلب هم جای دارند قدردانی کنم، آنها با موفقیت هایشان به من انرژی دادند.
سزاوار است عنوان کنم برای هزینه چاپ کتاب مشکل داشتم . مهندس کیانوش هزینه جشن عروسی اش را صرف چاپ کتاب پدر نمود و جشن عروسی اش  را به مسافرت کوتاهی خلاصه نمود. او کاری بزگوارانه کرد خدا را شکر می کنم که چنین سرمایه هایی را به من عطا کرد دعای خیر پدری همواره ره رو راه ایشان و سایر فرزندانم باشد انشا الله.
س) چه انگیزه ای باعث گردید دست به قلم شوید و صاحب تالیف گردید؟
از دوران جوانی تا کنون سه گم شده داشتم که یقینا گم شده خیلی جوانان نیز هست همیشه در اندیشه آن بودم که چطور می توان این خلاء را پر کرد و بر گم شده ام دسترسی پیدا کنم.
اولین گم شده: اینکه شاهنامه فردوسی تراوشات ذهن فردوسی نبوده او خداینامه را از نثر به نظم اورد .و شاهنامه زندگی پادشاهان نیست بلکه تاریخ ایران است .
دوم : اینکه ایرانیان هرگز بت پرست نبودند و از ابتدای آفرینش موحد بودند ایرانیان اتش پرست نبود ه اند اتش را مظهر وجود اهورامزدا می دانند .
سوم اینکه : نهضت مشروطه ایران به همت سردار اسعد و مجاهدین بختیاری صورت گرفت . چرا در کتاب احمد کسروی  تبریزی این مهم بنام ستارخان و باقر خان ثبت شده.
این سه خلاء در تاریخ ایران همواره روح و روانم را آزار می داد تا انکه خود دست به قلم شدم و در حد بضاعت خویش سه کتاب در هر سه موضوع  تالیف  نمودم که در سوالات قبلی به انها اشاره کردم. آرزو دارم همه جوانان ایران این سه کتاب را تهیه و مطالعه نمایند تا گم شده های خود یا خلا ای که در این سه مورد در تاریخ کشورمان امده را دریابند.
شک ندارم با خواندن این سه کتاب، روح ایرانی و حقیقت مداری را در مخاطبین گران مایه ام زنده کرده ام.
س) چه توصیه‌ای به جوانان یا مخاطبین خود دارید؟
به قول دکتر  اسلامی ندوشن برای آنکه به توانی کشوری را دوست داشت و به ابادی و اعتلای آن کوشید نخست باید انرا شناخت.
توصیه ام به جوانان این است: هر ایرانی باید تاریخ کشورش را بسان مشخصات شناسنامه اش بداند تا کشور در مقابل تهاجم فرهنگی بیگانه، بیمه شده باشد.
سخن پایانی؛ با سپاس و احترام که این فرصت را به این کمترین دارید.


کد مطلب: 242939

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/242939/گفت-وگو-یک-پژوهشگر-شاهنامه-ایرانی-باید-تاریخ-کشورش-بسان-مشخصات-شناسنامه-اش-بداند

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1